ترسم این قوم که بر دردکشان می خندند
در سر کار خرابات کنند ایمان را |
آن کیست کاو به ملک کند باتو همسری
از مصر تا به روم و ز چین تا به قیروان |
نقش می بستم که گیرم گوشه ای زان چشم مست
طاقت و صبرم ز اخم ابروش طاق افتاده بود |
در بحر مایی و منی افتاده ام بیار
می تا خلاص بخشدم از مایی و منی |
یا مبسما یحاکی درجا من اللالی
یا رب چه درخور آمد گردش خط هلالی |
یک حرف صوفیا نه بگویم اجازت است
ای نور دیده صلح به از جنگ و داوری |
يوسف گم گشته باز آيد به كنعان غم مخور
كلبه احزان شود روزي گلستان غم مخور |
رسید مژده که آمد بهار و سبزه دمید
وظیفه گر برسد مصرفش گل است و نبید |
رونق عهد شباب است دگر بستان را میرسد مژده گل بلبل خوش الحان را |
ابر آذاری برآمد باد نوروزی وزید
وجه می میخواهم و مطرب که میگوید رسید |
اکنون ساعت 11:25 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)