ما عجب خواریم در چشم تو ای یار عزیز
گویی از روم و خزر نزدت اسیر آوردهایم ش |
شاه ترکان سخن مدعیان میشنود
شرمی از مظلمه خون سیاوشش باد /////////م |
مرو از پيشم و عمري نگرانم مگذار
يا چو رفتي به اميد دگرانم مگذار گاهگاهي به من از مهر پيامي بفرست فارغ از حال خود اي جام جهانم مگذار ////ت |
تن ز جان و جان ز تن مستور نیست
لیک کس را دید جان دستور نیست |
.............؟؟
ترک افسانه بگو حافظ و مي نوش دمي که نخفتيم شب و شمع به افسانه بسوخت /////////خ |
خلاف سرو را روزی خرامان سوی بستان آی
دهان چون غنچه بگشای و چو گلبن در گلستان آی //// ج |
جان من سهلست جان جانم اوست
دردمند و خستهام درمانم اوست ز |
ز خود شدم ز جمال پر از صفا اي دل بگفتمش كه زهي خوبي خدا اي دل ر |
روی تو خوش مینماید آینه ما
کآینه پاکیزه است و روی تو زیبا ت |
تماشا را یکی بخرام در بستان جان ای جان ببین در زیر پای خویش جان افشان جان ای جان ////.... |
اکنون ساعت 04:18 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)