نه خود اندر زمین نظیر تو نیست
که قمر چون رخ منیر تو نیست الف |
اگر بر من نبخشایی پشیمانی خوری آخر
بخاطر دار این معنی که در خدمت کجا گفتیم ح |
حدیث عشق به طومار در نمیگنجد
بیان دوست به گفتار در نمیگنجد ب |
بطرب حمل نکن سرخی رویم که چز جام
خون دل عکس برون می دهد از رخسارم م |
مرا رسد که برآرم هزار ناله چو بلبل
که احتمال ندارم ز دوستان ورقی گل و |
وانگه گیسوی ترا رسم تطاول آموخت
هم تواند کرمش داد من غمگین داد ...ی |
یا رب آن رویست یا برگ سمن
یا رب آن قدست یا سرو چمن ن |
نرم نرمک گفت شهر تو کجاست
که علاج اهل هر شهری جداست غ |
غم شربتی ز خون دلم نوش کرد و گفت
این شادی کسی که در این دور خرمست ج |
جولقیی سر برهنه میگذشت
با سر بی مو چو پشت طاس و طشت گ |
اکنون ساعت 01:35 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)