شکر ايزد که ز تاراج خزان رخنه نيافت
بوستان سمن و سرو و گل و شمشادت |
تا عاشقان به بوی نسیمش دهند جان
بگشود نافهای و در آرزو ببست |
تشنگانرا نماید اندر خواب
همه عالم بچشم چشمه آب |
بعد از این روی من و آیینه وصف جمال
که در آنجا خبر از جلوه ذاتم دادند |
دلش را برده بود آن هندوی چست
به ترکی رخت هندو را همی جست |
تو مو میبینی و من پیچش مو
تو ابرو من اشارتهای ابرو |
و گر بر وی نشستن ناگزیرست
نه شب زیباتر از بدر منیرست |
تا تاج زرم باشد چون لاله نصیبم شد
خونین جگری عمری دل همچو پرستویی |
یار مرا غار مرا عشق جگر خوار مرا
یار تویی غار تویی خواجه نگهدار مرا |
از آن زمانی که ز چشم برفت رود عزیز
کنار دامن من همچو رود جیحونست... |
اکنون ساعت 06:14 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)