دولت عشق بین که چون از سر فقر و افتخار
گوشه تاج سلطنت می شکند گدای تو |
وگر طلب کند انعامی از شما حافظ
حوالتش به لب یار دلنواز کنید |
دیده از دیدار خوبان برگرفتن مشکلست
هر که ما را این نصیحت میکند بیحاصلست |
تا با غم عشق تو مرا کار افتاد
بیچاره دلم در غم بسیار افتاد |
دل دادمش به مژده و خجلت همیبرم
زین نقد قلب خویش که کردم نثار دوست |
تو مرا سوزی و من سوزم از این غم که مباد
بــاد بیرون برد از کـوی تــو خـاکستر مـن |
نقد بازار جهان بنگر و آزار جهان
گر شما را نه بس این سود و زیان ما را بس... |
سرزنشم مكن اگر از همه پا كشيده ام
طبع لطيف آدمي با همه سر نمي كند |
دامن مفشان از من خاکی که پس از من
زین در نتواند که برد باد غبارم |
مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا
گر تو شکیب داری طاقت نماند ما را |
اکنون ساعت 07:02 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)