جویای تو با کعبهٔ گل کار ندارد
آیینهٔ ما روی به دیوار ندارد ح |
حاشا که من به موسم گل ترک می کنم
من لاف عقل میزنم این کار کی کنم ن |
نه بوی گل، نه رنگ لاله از جا میبرد ما را
به گلشن لذت ترک تماشا میبرد ما را س |
سایهای بر دل ریشم فکن ای گنج روان
که من این خانه به سودای تو ویران کردم م |
من در حجاب عشقم و او در نقاب شرم
ای وای اگر قدم ننهد در میان شراب ک |
کنون که در چمن آمد گل از عدم به وجود
بنفشه در قدم او نهاد سر به سجود د |
در دست دیگران بود آزاد کردنم
در چارسوی دهر، دلم طفل مکتب است ف |
فغان کاین لولیان شوخ شیرین کار شهرآشوب
چنان بردند صبر از دل که ترکان خوان یغما را ک |
کدام راه زد این مطرب سبک مضراب ؟
که هوش از سر من آستینفشان برخاست ل |
لنگ لنگان قدمی برمیداشت
هر قدم دانه ی شکری میکاشت ش |
اکنون ساعت 03:33 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)