به يک کرشمه که نرگس به خودفروشي کرد |
بیا که فرقت تو چشم من چنان دربست
که فتح باب وصالت مگر گشاید باز |
دیدی ای دل که غم عشق دگر بار چه کرد
چون بشد دلبر و با یار وفا دار چه کرد |
آن شب که دلی بود به میخانه نشستیم آن توبه صد ساله به پیمان شکستیم از آتش دوزخ نهراسیم که آن شب ما توبه شکستیم ولی دل نشکستیم |
در میخانه بستهاند دگر
افتتح یا مفتح الابواب لب و دندانت را حقوق نمک هست بر جان و سینههای کباب |
یار با ماست چه حهجت که زیارت طلبیم
دولت صحبت آن مونس جان ما را بس |
آن شمع سر گرفته دگر چهره بر فروخت
وین پیر سالخورده جوانی ز سر گرفت |
خوش بسوز از غمش ای شمع که اینک من نیز
هم بدین کار کمر بسته و برخاسته ام |
با درد خوش توان بود عمری به بوی درمان با غم بسر توان برد گر غمگسار باشد خواهی بساز کارم، خواهی بسوز جانم با کار پادشاهان ما را چه کار باشد؟ عراقی |
دردم از يار است و درمان نيز هم
دل فداي او شد و جان نيز هم |
اکنون ساعت 01:33 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)