![]() |
تو را گم کرده ام امروز و حالا لحظه هاي من گرفتار سکوتي سرد و سنگين اند و چشمانم که تا ديروز به عشقت ميدرخشيدند نميداني چه غمگينند |
اومدم نگاش كنم چشام نذاشت |
هنوزم یاد چشمانت مرا آشفته می سازد ! |
نقل قول:
در این راستا ایمیلی در نهایت احترام و ادب برای ما ارسال شد که بی کم و کاست منتشر میکنیم . با سلام شعری از پدرم را در سایت شما دیدم(گویی توسط شخصی به نام تینا فرستاده شده) که بدون ذکر نام شاعر چاپ کرده اید. لطفا یا شعر را بردارید یا اسم شاعر آن را زیر آن ذکر کنید. نام شاعر این شعر حشمت الله شفیعیان ،شاعر لرستانی است(خرّم آباد)، ایشان شاعر شعر تفنگ، دالکه و بسیاری از اشعار معروف لری هستند و در حال حاضر در اسلو، زندگی میکنند. منظومهای از ایشان نیز با نام مشتی از خاک بهشت به چاپ رسیده است. با احترام غزل شفیعیان شعری که چاپ کرده اید این شعر است: سال ها مي گذرد و من از پنجره بيداري کوچه ياد تو را مي نگرم میبویم و چنان آرامم که کسي فکر نکرد زير خاکستر آرامش من چه هياهويي هست ... عاشقي هم دردي است و من از لحظه ديدار تو ميدانستم که به اين درد شبي خواهم مرد ... لینک صفحهای که شعر در آن چاپ شده: http://p30city.net/archive/index.php/t-1173-p-2.html ----------------------- بسیار بسیار ممنونم از شما که برای ما نامه ارسال کردید بنده ویرایش کردم و کپی رایت رو ذکر کردم |
رفتی |
دلم میخواد حرف بزنم |
باران که نمی بارد تا زمین از خشکسالی نجات پیدا کند لا اقل تو بر من ببار تا باران عاشقانه هایت کویر خشک دلم را سیراب کند ن.م تقدیم به دوستی دلشکسته.... |
گفتی مسافری و من آن قدر ساده ام که سالهاست نماز دلم را شکسته می خوانم...!! |
ميدونم برات عجيبه اينهمه اصرار و خواهش |
|
اکنون ساعت 02:50 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)