![]() |
هيس!
ساكت! به افتخارش يه كف مرتب...! چه با احساس من را گذاشت و رفت... |
گاهی آنکه می خندد و می خنداند میخواهد حواست را از چشمان گریانش |
گاهی دلم
تفریح ناسالم می خواهد! مثل فکر کردن به تو... |
نگاه کن |
باید دور بشوم
تا ظرافت دستانت را بنویسم باید نبینمت تا چشمانت را در ناخودآگاهم روشن نگه دارم ببین خدا چقدر برای من تو را کم گذاشته است... سیدمحمد مرکبیان |
پشت به دوربین ایستاده ای
غروب ریخته بر پیشانی پریشان دریا از کشیدن این تصویر دست نمی کشم منتظر می مانم تا موج ها چشمانت را به ساحل باز گردانند... سیدمحمد مرکبیان |
وقتی همه بهت بگن که.....تو هم خدا رو داری "میتونی بفهمی چقدر تنهایی".....!!!! |
مدتهاست نه به آمدن كسي دلخوشم و نه از رفتن كسي دلگير.
بيكسي هم عالمي دارد... |
آدم هـا می آینـد زنـدگی می کننـد می میـرنـد و می رونـد … امـا فـاجعـه ی زنـدگی ِ تــو آن هـنگـام آغـاز می شـود کـه آدمی می رود امــا نـمی میـرد! مـی مـــانــد... و نبـودنـش در بـودن ِ تـو چنـان تـه نـشیـن می شـود کـه تـــو "می میـری در حالـی کـه زنــده ای" … |
” سـرد اسـت و مـن تـنهایـم “ چـه جمـلـه ای ! پــــُر از کـلیـشه … پـــُـر از تـهـوع … جـای گـرمی نـشستـه ای و می خـوانـی : ” ســرد اسـت “! یـخ نمـی کنـی و حـس نـمی کنـی کـه مـن بـرای ِ نـوشتـن ِ همیـن دو کلمـه چـه سرمایـی را گـذرانـدم … |
اکنون ساعت 11:30 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)