با دلارامی مرا خاطر خوش است
کز دلم یک باره برد آرام را |
نه من تنها گرفتارم به دام زلف زیبایی
که هر کس با دلارامی سری دارند و سودایی |
همه كس نصيب دارد ز نشاط و شادي اما
به من غريب مسكين غم بي حساب دادي |
فرو رفت از غم عشقت دمم دم میدهی تا کی
دمار از من بر آوردی نمی گویی بر آوردم |
وقت عزیز رفت بیا تا قضا کنیم
عمری که بی حضور صراحی و جام رفت |
هر روز دلم به زیر باری دگر است
در دیدهٔ من ز هجر خاری دگر است من جهد همیکنم قضا میگوید بیرون ز کفایت تو کاری دگراست |
هزار جهد بکردم که يار من باشي
مرادبخش دل بيقرار من باشي |
تا تو مراد من دهي كشته مرا فراق تو
تا تو به داد من رسي من به خدا رسيده ام |
خدا رامحتسب ما را به فریاد دف ونی بخش که سازشرع از این افسانه بی قانون نخواهدشد |
بنوش جام صبوحی به ناله دف و چنگ
ببوس غبغب ساقی به نغمه نی و عود به دور گل منشین بی شراب و شاهد و چنگ که همچو روز بقا هفتهای بود معدود |
اکنون ساعت 12:22 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)