آنچه او ریخت به پیمانه ما نوشیدیم
اگر از خمر بهشتست و گر باه مست |
تا بو که یابم آگهی از سایه سرو سهی
گلبانگ عشق از هر طرف بر خوش خرامی میزنم |
مـن نخواهم از قفس، صیّاد، آزادم کند
خوشدل از آنم گهی کـُنج قفس یادم کند |
در کوی تو میدهند جانی به جوی
جانی چه بود که کاروانی به جوی |
یک جهان برهم زدم وز جمله بُگزیدم ترا
من چه میکـردم به عـالم گر نمی دیدم ترا |
ای دل شباب رفت و نچیدی گلی ز عیش
پیرانه سر مکن هنری ننگ و نام را |
این شرح بی نهایت کز زلف یار گفتند
حرفیست از هزاران کاندر عبارت آمد |
دل از من برد و روی از من نهان کرد
خدا را با که این بازی توان کرد |
در باخته دل و دین، مفلس بمانده مسکین
افتاده خوار و غمگین در گوشهٔ خرابات |
تنم از واسطه دوری دلبر بگداخت
جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت |
اکنون ساعت 06:27 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)