پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   تالارهای آزاد (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=192)
-   -   پاتوق آزاد کاربران پی سی سیتی - همفکری - بحث و درد دل (http://p30city.net/showthread.php?t=3619)

Afsaneh_roj 02-15-2013 08:45 AM

سلام و صبح بخیر ..
روز جمعه تون به خیر و شادی دوستان:53:
نقل قول:

نوشته اصلی توسط bigbang (پست 278436)
از الان تا 27 سالگی هر چی که از دستم برمیاد باید انجام بدم هر کجا فراخوان باشه ، هر کجا مسابقه باشه ، هر کجا جشنواره باشه باید برم ، تمام دوره های آموزشی که توانایی دارم باید شرکت کنم ، هر شرکتی که میتونم برم بازدید ، اگر جایی وصل و پینه هم داشتم طرف راضی کنم بدون حقوق کار کنم یه جایی تا سابقه کار برام تو پرونده ام بزارن



آقا محمد ایشاالله که موفق باشی .
تلاش و فکرت بی نظیره .
امیدوارم خدا کمک کنه و به هر جا که دوست داری برسی .
نقل قول:

نوشته اصلی توسط ماهین (پست 278473)
درود بر دوست جونا

خب از کجا بگم ؟
کمی غمگینم ...البته چیز جدیدی نیست ، اما خب این بار کمی جدی هم هست ...
دیروز اجاره ی سالن کلی رفت بالا !!! _:2: موندم که چه کنم !!! خب مردم گناه دارن ...چقدر دستمزد خدمات رو ببرم بالا که نه سیخ بسوزه و نه کباب ؟!!
همسر مهربان گفتن که نگران نباش ...اما هستم !! ایشون لطف دارن اما من اصلا دلم نمی خواد از کسی کمک بگیرم گو اینکه این چند سال هم کمکی از کسی نگرفتم ... الان می ترسم ...شایدم نگرانم ...نمیدونم ...
این روزا خیلی ذهنم درگیر شده ...
خستم ...هم جسم و هم روح و ..._:2:
همین ...تموم شد ...می خواستم فقط درد و دل کنم ...
سبز باشید ...



ماهین جون ...ایشاالله که زودتر مشکلت حل شه .
فعلا همه جا اینجوریه .
امیدوارم یه جای مناسب گیر بیاری :53:

نقل قول:

نوشته اصلی توسط bigbang (پست 278534)
پسر هیشکی نیست تو فروم خیلی حرفه ها !
تازه ساعت 8:30 هم نشده ، نمیدونم خرید عید رفتین لابد ، سرتون شلوغه خلاصه ما که هنگیدیم ! سابقه نداشت !


آقا محمد . خرید کجا بود ؟؟؟؟؟
یه چیز جالب .....
همه می نالن که نیست و نداریم .
دیروز رفتم بیرون کمی کار داشتم .
خیابون ها چقدر شلوغ بود خدا میدونه
پیاده رو که جا نبود رد شی رفتم از کنار خیابون رفتم تا زودتر به کارم برسم .
ماشین هم نبردم گفتم ترافیکه
اومدم تاکسی سوار شم
چه جمعیتی منتظر تاکسی بودن که یه لحظه زد به سرم پیاده برگردم .
کلی راه بود .
که خدا رو شکر یه تاکسی اومد و من تونستم سوار شم ....

ماهین 02-15-2013 08:56 AM

صبح زیبای همگی بخیر و پر از رنگ

جهت اطلاع ... ما الان بهتریم !! :d
اصلا هوا که خوبه منم همینطوری برا خنده خوبم ...:21:
باز هم بچه های آموزشگاه عروس دارن ... منم تا یکی دوساعت دیگه باید برم که حواسم به شنیونا باشه !!
دیروز از فرهنگ خانه زنگ زدن که خانوم ، شما و ثمر (دخترم ) دوباره انتخاب شدید برای گروه کوبه ای که بعد از عید کنسرت دارن !!:41:
فک کنید نزدیک عید و این همه کار و مشغله و ...
به هر حال " چون میگذرد غمی نیست ! " منم میرم رو به جلو ...
می خوام امسال برم کلاس خوشنویسی با قلم درشت ! و البته زبان که همینطور هی عقب میندازمش !!

دوست جونا براتون آرزوی بهترین ها رو دارم ...
یک سبد پر از گل های بهاری تقدیم به همه ی شما ...

The best 02-15-2013 03:27 PM

ماهین جون خیلی خوشحال شدم که خوش حالین:53::41:

__________________
امروز رفتم اولین آزمون قلم چی رو دادم
خیلی اعتماد به نفسمو از دست داده بودم
فهمیدم نه بابا اونجوریم که فک میکردم نیست
اصلا خوب نبوداااااا
ولی خوب اعتماد به نفسم برگشت
زیست قلم چی خیییلییی سطحش بالاس ولی با این حال انتظار داشتم بیشتر بزنم
زیست دوممو 46 زدم
زیست پیش30:20:
عربی هیییییییییییییییچی نخونده بودم ولی معنیاشون آسون بود الکی الکی 30 تا زدم خیلی راضی بود

-------------
خیلی وقت کم آوردم کل سوالای زبان رو تو 6-7 دقیقه زدم
78تایی شد ولی اصلا راضی نبودم:20:
_____________
شیمی دوم رو 60 زدم بد نبود ولی باید بیشتر میزدم_:2:

بقیه رو هم نخونده بودم
دینی رو هم که اشتباهی خونده بودم:21:
______________________
اینم از امروز ماااااااااااااا
الانم خیلی حوصلم سر رفته
دوس دارم برم گردش
ولی واسه 3روز قراره مهمون داشته باشیم عصر میان
__________________
از یه طرف خوشحالم
از یه طرف چون تازه 2-3 روزه شروع کردم درس بخونم میترسم برنامم به هم بریزه_:2:
____________
عاشق این تیکه ی آهنگ تی ام بکس هستم که میگه:
وقتی وضع گنده
لبخند زدیم به دنیا
دنیا مرد از خنده:41:

bigbang 02-15-2013 06:49 PM

سالاد+سس هزار جزیره+کره بادوم زمینی+چیپس خلالی الان من دارم اینو میخورم :d
همه رو با هم قاطی کردم ، آخه شام کوکو داریم من بدم میاد

مهدی 02-15-2013 09:15 PM

سلام به همه دوستان عزیز
خوبید
خوشید
سلامتید
:53::53::53:



همه چی آرومه :d نخیر کجا آرومه یعنی چی آخه
خجالت نمیکشید
حتما باید اسمها رو بزنم پشت شیشه تا پیداتون بشه
دفعه بعد دیگه هرکی اسمش رفت پشت شیشه 10 ضربه با گرز فرانک خانوم تنبیه میشه :d


مثل همیشه اصلا دلم براتون تنگ نشده بود و دوستتون هم ندارم حتی یک ذره :d




bigbang 02-15-2013 09:41 PM

دیگه چشام باز نمیمونه با اجازه بزرگتر ها من برم بمیرم بااااااااااااااااااااااا اجازه
مخلصات و چاکرات

shokofe 02-15-2013 09:54 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط مهدی (پست 278634)

همه چی آرومه :d نخیر کجا آرومه یعنی چی آخه
خجالت نمیکشید
حتما باید اسمها رو بزنم پشت شیشه تا پیداتون بشه
دفعه بعد دیگه هرکی اسمش رفت پشت شیشه 10 ضربه با گرز فرانک خانوم تنبیه میشه :d





:ezat khan:فکرشو بکنید آقا مهدی بعد مدت ها جلوس فرمودن تازه میخواین اسم هم پشت شیشه بزنن؟:39:

راستی سلام عرض شد خوبین بچه ها؟

یعنی اینی که محمد گفت داره میخوره اصلا نفهمیدم چجوری با هم جور در میاد به حق چیزای نشنیده:d:d




مهدی 02-15-2013 10:01 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط shokofe (پست 278639)
فکرشو بکنید آقا مهدی بعد مدت ها جلوس فرمودن تازه میخواین اسم هم پشت شیشه بزنن؟:39:

راستی سلام عرض شد خوبین بچه ها؟

یعنی اینی که محمد گفت داره میخوره اصلا نفهمیدم چجوری با هم جور در میاد به حق چیزای نشنیده:d:d



:21::21::21: فکر نکنید مطمئن باشید :21::21::21:

با هم جور درمیاد کافیست یکبار امتحان کنید تا مشتری شوید

دایی محمد ما هم شام کوکو داشتیم و بشدت از همه نوعش خوشم میاد :d

شابادی 02-15-2013 10:32 PM

یه پیامک از یکی از دوستام برام اومده
با توجه به گرانی شدید اجیل :باوکه رو:برای هم دردی با خانواده های کم درامد و حفظ آبروشون بیایید عید امسال رو بدون مصرف اجیل جشن بگیریم
والله ما که اجیل نمی خریم

The best 02-16-2013 11:39 AM

چه زمونه ای بود اون زمونه ای که نوه ها از مامان بزرگاشون یادی میکردن
نوه ی ما که..........
{داش مشتی}
____________________
باوشه آقا معین آجیل نمیخریم به تخمه آفتابگردون هم راضی هستیم

مهم اینه وقتی پیش همیم فکمون بجنبه
حتی میشه از آدامس هم استفاده کرد:d
______________________________
بود دیروز نوشته بودم حوصلم سر رفته هاااااااا
آقا همه خواب بودن ما تصمیم گرفتیم بریم واسه مامان خانوم ظرفارو بشوریم
هرچی گشتم دستکش رو پیدا نکردم بیخیالش شدم
رفتم دیدم مایع ظرفشویی نیست
از انباری یکی آوردم سرشو که باز کردم نصفش ریخت
گفتم زهرا جان خونسردی خودتو حفظ کن و رلکس به بقیه ی کارات ادامه بده
آقا ما داشتیم ظرف میشستیم هندزفری تو گوشم بود ولوم بالا تا آخر تو فاز بودم یهو دیدم یه چیزی کنارمه جیییییییییییییغ بنفش از حنجرم اومد بیرون خوردم به ظرفا یه چیزی افتاد یه سینی استیل افتاد رو بقیه ی ظرفا صدای بسیار ناهنجاری ایجاد کرد
نگو مامان بنده خدا کلی از در آشپزخونه هی داشته میگفته مرسی دخترم و .....
من نشنیدم
بعدشم فهمید اونکه باهاش ظرفارو شستم مایع دسشویی بوده نه ظرفشویی:d
خلاصه تصمیم گرفتم هر هفته 1بار ظرف بشورم واسه تفریح
:21:


اکنون ساعت 05:05 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)