خدایا
فرمودی که اگر به تو ایمان آورم هرگز تنهایم نخواهی گذاشت چرا در سخت ترین مواقع زندگی ردپایی از تو نمی بینم چرا در آن اوقات رهایم کردی فرمود بنده عزیزم تورا دوست دارم وهرگز تنهایت نگذاشته ونخواهم گذاشت اگردر سخت ترین اوقات فقط یک رد پا می بینی آن رد پای من است که تورا به دوش کشیده ام |
پروردگارا ...
تو را قسم به شب پر ستاره، تو را قسم به دل پاره پاره، تو را قسم به شهاب گریزان، تو را قسم به لحظه های برگ ریزان، تو را قسم به نگاه معصوم کودک، تو را قسم به شکوه باز شدن غنچه های پر امید، تو را قسم به اشک توبه، تو را قسم به ستاره های دل انگیز، تو را قسم به دعای مادر! چنان ذکرت را بر زبانم جاری کن که حتی در بستر بیماری و در زمان گفتن هر آنچه که نمی دانم، فقط نام تو بر زبانم باشد بگذار چنان در روح و افکارم رخنه کنی که هیچ تارو پودی از من بدون تو شکوفا نگردد. |
خدایا!
نه مجنونم، كه این همه از بودن تست، نه سرگشته، كه دل به سوی تو گشته، نه پریشان، كه تو جانی و جانان، تو جانی و جانان ... آنقدر از خوبی تو می نویسم، تا دستهایم دوست داشتنت را احساس كنند، و آنقدر زیر لب زمزمه ات می كنم، تا طعم بوسیدن تو كامم را شیرین كند ... تو بیش از اینها خدایی، من نیز باید بیش از اینها بنده باشم ... خلقت من، از همه عظمت آفرینش تو، نقطه ایست در بیكران بودنت، این دایره های تودرتو، پرگاریست كه در جستجوی تو می زنم ... |
خداوندا من در کلبه فقیرانه خود چیزی را دارم که تو در عرش کبریایی خود نداری من چون تویی دارم و تو چون خود نداری
|
[IMG]http://www.**********/images/wx4ji72i4zc2b0s4fsl5.jpg[/IMG] |
مناجات...
الهی به سویت آمده ام http://safireaseman.com/images/doafa/ID=51_doa_2f.jpg به نام خداوند زیبا و بی همتا الهی به سویت آمده ام الهی به سوی تو الهی آمدم نگی دیره نگی با چه رویی نگی مگه من نگفته بودم؟ چرا،گفته بودی گفته بودی:بنده من باش اما من بنده دلم و آرزوهای دور و درازش شدم گفته بودی:مراقب دشمن قسم خورده ات باش خوش خیال و زود باور ،در اردوی همان فریبکار چادر زدم گفته بودی:تنهات نمیزارم،یادم کن یادت میکنم خودم رو تنها دیدم و تنهاییم را با یاد یارانی که مار بودند پر کردم گفته بودی:راه اینه،از بیراهه رفتم و سرگردان شدم میدونم این همه رو گفته بودی و نشنیدم اما تو بخشنده تر از اونی که اشک پشیمانیم را ببینی و باران رحمت خطاپوشت را دریغ کنی الهی وعده خودت که جرات امدن به من داد فرمودی از رحمت من مایوس نشوید،همه گناهان شمارا میبخشم باز گردید الهی آمدم خسته و غبار آلود با دستانی خالی و قلبی پر امید الهییییییییییی، نگی دیره |
|
|
سهدان جار هاتم و لهدهرگهی ماڵهكهتم دا و لهوێ نهبووی! ئهی له كوێی خودای من...ئهی لهكوێی!؟ |
نوازش - عشق آسمانی به خدا گفتم : - میشه لمست کنم ؟ هوا ابری شد و بارون گرفت ... خدا جون , گرمی دست آدما , دروغیه خدا جون , چشمای من , اسیر این شلوغیه خدا جون , رنگو وارنگن آدما , جور واجورن خدا جون , قولای این آدما کشک و دوغیه من می خوام , دست نوازش بکشی روی سرم من می خوام ترانه هاتو بشنوه , گوش کرم خدا جون می خوام یه عاشقی باشم برای تو که تو دستامو بگیری که دیگه هیچ جا نرم خدا جون من پر از اشتباهمو و پر از بدی چرا پس راه درستو , تو نشونم نمی دی ؟ خدا جون , گم شدم اینجا , نکنه ندیدمت ؟ آخ خدا جون , من دارم میشم شبیه خط خطی من دارم حل میشم اینجا , دارم عادت می کنم من دارم به هر کسی , عرض ارادت می کنم این مترسکا دارن , قلبمو , آتیش می زنن آره من دارم , همین ها رو زیارت می کنم خدا جون , نمی کشی دست نوازش رو سرم ؟ پس چرا بهم نمی گی که کنارشون نرم ؟ آخه عشقی , که دارن این آدما , قلابیه شایدم گفتی بهم , من نشنیدم , که کرم ... کاشکی بارون , منو میشستو و میبرد از رو زمین من می خوام تازه بشم , خب تازگی , یعنی همین خدا جون , چیز زیادی دارم از شما می خوام ؟ خدا جون , تورو خدا , یه کم با من حرف بزنین ... |
|
|
|
|
|
خدا یا ! |
|
http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/i...64/doanoor.jpg پروردگارا! ببخش مرا كه از تمسخر دیگران لذت بردم. پروردگارا! ببخش مرا كه براى رسوا كردن دیگران تلاش كردم. پروردگارا! ببخش مرا كه نمازم، وقت یافتن گمشدههاى من است. پروردگارا! ببخش مرا كه نادانى دیگران را به رُخِشان كشیدم. پروردگارا! ببخش مرا كه براى همه گردن كشیدم، به غیر از خودم. پروردگارا! ببخش مرا كه دیگران را وادار به معذرت خواهى كردم. پروردگارا! ببخش مرا كه همهاش دعا كردم خدایا! مرا از شر خلق دور بدار و یك بار نگفتم: خلقت را از شر من دور دار. پروردگارا! ببخش مرا كه فكر و دلم از تو عزلت گزید و از گناه نه. پروردگارا! ببخش مرا كه هر چه با من مدارا كردى، من بر تو خیرهسرى كردم. پروردگارا! ببخش مرا كه آن قدر كه بر بىمنزلى و بىكارى و ... گریستم، بر غم فراق از تو گریه نكردم. پروردگارا! ببخش مرا كه آن قدر كه به فكر زیبایى ظاهر و مد لباس و ... بودم، به فكر زیبایى و طهارت باطنم نبودم. پروردگارا! ببخش مرا كه بارها و بارها به دنبال جنازه این و آن رفتم و فقط با یك «اِ اِ» گفتن، از كنارش گذشتم و هنوز باورم نیست كه من هم رفتنى هستم. پروردگارا! ببخش مرا كه با رفتار زشتم، دیگران را به دین بدبین كردم. پروردگارا! ببخش مرا كه در مجادله با این و آن فهمیدم كه حق با من نیست؛ ولى به رو نیاوردم. پروردگارا! ببخش مرا كه براى نظرات دیگران، آنگونه كه حقشان بود، ارزش قائل نشدم. پروردگارا! ببخش مرا كه با پرسشهاى مشكل از استادانم، خود را در چشم دیگران بزرگ جلوه دادم و استادانم را تحقیر كردم. پروردگارا! ببخش مرا كه موقع تعریف و تمجید دیگران، باورم شد كه راستى راستى كسى هستم! پروردگارا! ببخش مرا كه تاب شنیدن تعریف از دیگران را نداشتم! پروردگارا! ببخش مرا كه توان حل مشكل دیگران را داشتم؛ ولى سكوت كردم و گفتم دردسر نمىخواهم. پروردگارا! ببخش مرا كه آن قدر كه حسرت نداشتههایم را خوردم، شاكر داشتههایم نبودم. پروردگارا! ببخش مرا كه اگر 1000 تومانم گم شد، غصهدار شدم؛ ولى نمازم قضا شد و، آن قدر غصه نخوردم. پروردگارا! ببخش مرا كه واله و شیداى مخلوقاتت شدم و خالقیتت را از یاد بردم. پروردگارا! ببخش مرا كه آن قدر كه غصه روزىام را خوردم، غصه آخرتم را نخوردم. پروردگارا! ببخش مرا كه مدام دروغ گفتم و توجیه كردم كه دروغ مصلحتى بود. پروردگارا! ببخش مرا كه خود را به خواب زدم تا از انجام كارى كه وظیفهام بود، شانه خالى كنم. پروردگارا! ببخش مرا كه با دروغهاى مكرر خود، زشتى دروغ را در ذهن فرزندم از بین بردم. پروردگارا! ببخش مرا كه آن قدر كه اهل حرف بودم، اهل عمل نبودم. پروردگارا ... |
|
خدایا عاشقان را، با غم عشقت اشنا کن زغمهای دگر ،غیر ازغم عشقت رها کن تو خود گفتی که درقلب شکسته ،خانه داری شکسته قلب من ،جانا به عهد خود وفاکن! خدایا بی پناهم ،زتو، جز تو، نخواهم اگر عشقت گناه است ، ببین غرق گناهم ! دو دست دعا فرا برده ام ،به سوی اسمانها که تا پر کشد به بال غمت، رها درکهکشانها زسوی اسمانها چو نیلوفر عاشقانه چو نان می پیچم به پای تو زسر تا پا ،اشک و اه ،ز هربندم در هوای تو زدست یاری، اگر نگیری ،تو دست دلم را دگر که بگیرد، به اه و زاری، اگر نپذیری ،شکسته دلم را دگر، که پذیرد |
|
گفتم: خدای من، دقایقی بود در زندگانیم که هوس می کردم سر سنگینم را که پر از دغدغة دیروز بود و هراس فردا، بر شانه های صبورت بگذارم، آرام برایت بگویم و بگریم، در آن لحظات شانه های تو کجا بود؟ |
دوستان تاپیکهای:
ناظر سایت |
الو سلام منزل خداست؟ این منم مزاحمی که آشناست... هزار دفعه دلم این شماره را گرفته است ولی هنوز پشت خط در انتظار یک صداست... شما که گفته اید پاسخ سلام واجب است به ما که میرسد٬ حساب بنده هایتان جداست؟ الو.... دوباره قطع و وصل شد! خرابی از دل من است یا که عیب سیم هاست؟؟؟ چرا صدایتان نمیرسد ؟کمی بلند تر٬ صدای من چطور؟خوب و صاف و واضح و رساست؟ اگر اجازه میدهی برایت درد دل کنم... شنیده ام که گریه بر تمام درد ها شفاست! دل مرا بخوان به سوی خود تا سبک شوم٬ پناهگاه این دل شکسته خانه شماست... الو٬ مرا ببخش٬ باز مزاحمت شدم٬ دوباره زنگ میزنم٬ دوباره... تا خدا خداست! |
خدایا دوست دارم برم روی یه کوه بلند از ته اعماق وجود بی وجودم داد بزنم
خداااااااااااااااااااااااااااا اااااااااااااااااااااااااااااا اااااااااااااااااااااااااا بعد تو جوابمو بدی، یه جوری که بفهمم.............. |
نقل قول:
گفتم صلای ماجرا ما را نمیپرسی چرا گفتا که پرسشهای ما بیرون ز گوش است و دهن گفتم ز پرسش تو بحل باری اشارت را مهل گفت از اشارتهای دل , هم جان بسوزد هم بدن گفتم که چونی در سفر گفتا که چون باشد قمر سیمین بر و زرین کمر چشم و چراغ مرد و زن مولانا |
مرا دلبر چنان باید که جان فتراک او گیرد مرا مطرب چنان باید که زهره پیش او میرد یکی پیمانهای دارم که بر دریا همیخندد دل دیوانهای دارم که بند و پند نپذیرد خداوندا تو میدانی که جانم از تو نشکیبد ازیرا هیچ ماهی را دمی از آب نگزیرد !! زهی هستی که تو داری , زهی مستی که من دارم تو را هستی همیزیبد , مرا مستی همیزیبد هلا بس کن هلا بس کن , که این عشقی که بگزیدی نشاطی میدهد بیغم , قبولی میکند بیرد مولانا |
پروردگارا ترا شکر میکنم....! http://www.blogfa.com/photo/0/00gg.gif .... برای تمام نعماتی که امسال به من ارزانی داشتی ... برای تمام روزهای آفتابی و برای تمام روزهای غمگین ابری و بارانی ... برای غروبهای آرام و شبهای تاریک و طولانی تورا شکر می گویم برای سلامتی و بیماری ، برای غمها و شادیهائی که امسال به من عطا کردی. ... .... برای تمام نعماتی که امسال به من ارزانی داشتی ... برای تمام روزهای آفتابی و برای تمام روزهای غمگین ابری و بارانی ... برای غروبهای آرام و شبهای تاریک و طولانی تورا شکر می گویم برای سلامتی و بیماری ، برای غمها و شادیهائی که امسال به من عطا کردی. . برای تمام نعماتی که امسال به من ارزانی داشتی ... برای تمام روزهای آفتابی و برای تمام روزهای غمگین ابری و بارانی ... برای غروبهای آرام و شبهای تاریک و طولانی تورا شکر می گویم برای سلامتی و بیماری ، برای غمها و شادیهائی که امسال به من عطا کردی. خدایا، تو را شکر می گویم برای تنهائیم، برای شغلم، برای مسائل و مشکلاتم، برای تردیدها و اشکهایم، چرا که همه اینها مرا به تو نزدیکتر کرد. تو را شکر می گویم برای تداوم حیاتم، برای اینکه سرپناهی در اختیارم نهاده ای، برای غذایم و برای برآورده کردن تمام نیازم. پروردگارا، همان را می خواهم که تو برایم خواسته ای. تنها از تو می خواهم: آنقدر به من ایمان عطا کنی تا در هرآنچه بر سر راهم قرار می دهی تو را ببینم و خواستت را. آنقدر امید و شجاعت تا نومید نشوم و آنقدر عشق و محبت ... هر روز بیش از روز قبل عشق نسبت به خودت و آنان که در اطرافم هستند پروردگارا، همان را می خواهم که تو برایم خواسته ای. تنها از تو می خواهم: آنقدر به من ایمان عطا کنی تا در هرآنچه بر سر راهم قرار می دهی تو را ببینم و خواستت را. آنقدر امید و شجاعت تا نومید نشوم و آنقدر عشق و محبت ... هر روز بیش از روز قبل عشق نسبت به خودت و آنان که در اطرافم هستند خدایا، مرا آن ده که مرا آن به ، و آنچه را که نمی دانم چگونه از تو بخواهم پروردگارا، به من قلبی فرمانبردار، گوشی شنوا، ذهنی هوشیار، و دستانی ساعی عنایت فرما تا بتوانم تسلیم رضایت گردم و آنچه را که به کمال برایم خواسته ای بدیده منت بپذیرم. خدایا، بر تمام عزیزانم برکت و بهروزی عطا کن، و صلح و دوستی و آرامش بر قلوب انسانها حاکم گردان . آمین |
الهی! با دلی سراسر اندوه و وجودی سراپا عشق،به تورو آوردم؛ به تو،که تنها ساحل امید منی. به سویت آمدم تا دستم گیری و از غرقاب نادانی وگمراهی ،نجاتم دهی. تنها تویی که مرا درمی یابی،جانم می بخشی و از محبت سرشارم می کنی. در این دنیا اگر چشمی ونگاهی آشنا نیست،غم چیست؛ زیرا که نگاه تو، برایم عالمی ست. خانه دلم؛ خانه عشق توست ؛ پس عشق بی ریایی خود را با قلب بی ریایی من،پیوندی عمیق بنا نه. الهی! دل سپردن به غیرتو خطاست؛ زیراعشق به غیرتو، لبریز ریاست. ای دریای مهرت بی کران،و ای آفتاب عشقت، عیان! مرا نیرویی عطا فرما که حق سپاسگزاری از تورا، هر چند ناچیز، بجا آورم. |
دفع مده دفع مده من نروم تا نخورم عشوه مده عشوه مده عشوه مستان نخرم پرده مکن پرده مدر در سپس پرده مرو راه بده راه بده یا تو برون آ ز حرم لاف زنم لاف که تو راست کنی لاف مرا ناز کنم ناز که من در نظرت معتبرم چه عجب ار خوش خبرم چونک تو کردی خبرم چه عجب ار خوش نظرم چونک تویی در نظرم بر همگان گر ز فلک زهر ببارد همه شب من شکر اندر شکر اندر شکر اندر شکرم هر کسکی را کسکی هر جگری را هوسی لیک کجا تا به کجا من ز هوایی دگرم من طلب اندر طلبم تو طرب اندر طربی آن طربت در طلبم پا زد و برگشت سرم میر شکار فلکی تیر بزن در دل من ور بزنی تیر جفا همچو زمین پی سپرم جمله سپرهای جهان باخلل از زخم بود بیخطر آن گاه بوم کز پی زخمت سپرم گیج شد از تو سر من این سر سرگشته من تا که ندانم پسرا که پسرم یا پدرم آن دل آواره من گر ز سفر بازرسد خانه تهی یابد او هیچ نبیند اثرم عشق چو قربان کندم عید من آن روز بود ور نبود عید من آن مرد نیم بلک غرم چون عرفه و عید تویی غره ذی الحجه منم هیچ به تو درنرسم وز پی تو هم نبرم باز توام باز توام چون شنوم طبل تو را ای شه و شاهنشه من باز شود بال و پرم گر بدهی می بچشم ور ندهی نیز خوشم سر بنهم پا بکشم بیسر و پا می نگرم |
|
الهی دستم بگیر ......
|
پردوردگارا
خود را تقدیم تو می دارم از من ساز آنچه خود اراده کنی از اسارت نفس رهایم کن تا انجام اراده ات را بهتر توانم مشکلاتم را بگیر تا پیروزی برآنها شاهدی باشد برای کسانی که با قدرت تو عشق تو و راه تو یاریشان خواهم داد :53: باشد که همیشه بر اراده تو گردن نهم:53: |
خدا ... بچه بودم فكر ميكردم خدا هم مثل ماست مثل من و تو،ما و همه او نيز موجودي دو پاست در خيال كوچك خود فكر ميكردم خدا پيرمردي مهربان است و به دستش يك عصاست يك كتو شلوار ميپوشد به رنگ قهوهاي حال و روز جيبهايش هم هميشه روبراست مثل آقاجان به چشمش عينكي دارد بزرگ با كلاه و ساعتي كهنه كه زنجيرش طلاست فكر ميكردم كه پيپش را مرتب ميكشد سرفههاي او دليل رعد و برق ابرهاست گاه گاهي نسخه ميپيچد،طبابت ميكند مادرم ميگفت او هر دردمندي را دواست فكر ميكردم شبها روي يك تخت بزرگ مثل آدمها و من در خوابهاي خوش رهاست چند سالي كه گذشت از عمر ،من فهميدهام تو حسابش از عالم و آدم جداست http://www.roozeshadi.com/wp-content...-2-197x300.jpghttp://www.roozeshadi.com/wp-content...-9-300x193.jpg |
خداوندا
اي خداي من.اي آفريدگار من .اي همه ي هستيم بر من اين نعمت را ارزاني دار كه: بيشتر در پي تسلا دادن باشم تا تسلي يافتن بيشتر در پي فهميدن باشم تا فهميده شدن بيشتر پي دوست داشتن باشم تا دوست داشته شدن زيرا در بخشيدن است كه مي يابيم و در عفو كردن است كه بخشيده مي شويم و در مردن است كه حيات جاويد مي يابيم |
خدايا ! ذهنم پريشان است ، قلبم بي قرار است ، افكارم شوريده اند و درمانده ام پس رشته زندگي ام را به دست هاي امن تو مي سپارم آنگاه توفان مي خوابد و آرامش تو ، حكفرما مي شود . خداي من ! پاكم كن تا تو را با انجام كارهايي كه به من سپرده اي ، ستايش كنم . مبادا كه در خدمت گزاري تو نا شكيبا و دلخسته شوم . اين ، راه آرامشي ست كه بالاتر از درك آدمي است . |
ای خدا این وصل را هجران مکن سرخوشان عشق را نالان مکن باغ جان را تازه و سرسبز دار قصد این مستان و این بستان مکن چون خزان بر شاخ و برگ دل مزن خلق را مسکین و سرگردان مکن بر درختی کآشیان مرغ توست شاخ مشکن مرغ را پران مکن جمع و شمع خویش را برهم مزن دشمنان را کور کن شادان مکن گر چه دزدان خصم روز روشنند آنچه میخواهد دل ایشان مکن کعبه اقبال این حلقه است و بس کعبه امید را ویران مکن این طناب خیمه را برهم مزن خیمه توست آخر ای سلطان مکن نیست در عالم ز هجران تلختر هرچه خواهی کن ولیکن آن مکن |
خدایا! |
مي گويند خدا نفسي از روحش را در وجود تو دميد ... خدائي كه بود و نبود من و تو و ما و تمام ماها به لحظه اي خواست و اراده او بسته است ... خدائي كه حكمت و اراده اش را نمي شود به سادگي فهميد و فهميدنش چيزي مي خواهد كه بعضي ها به آن مي گويند سعادت !!!خدائي كه ... خدائي كه خداست ! چه تو مسلمان باشي ، چه مسيحي باشي و چه حتي لائيك به دنيا بيائي و لائيك زندگي كني و لائيك بميري ... خدائي كه زندگي را جاري ساخت ، چه تو باشي و چه نباشي و چه زندگي كني و چه بميري ... خدائي كه خواست تنها حي قيوم اين جهان باشد و جز خودش هرچه را كه بود زندگي ببخشايد و بميراند و ... خدا خداست و تنها خواست مطلق در جهان از آن اوست ... خدا خواسته كه تو بشنوي و ببيني و لمس كني و ... خدا خواسته تو بفهمي ...خدا خواسته انديشه اي كني بر اين جهان خلقت و شكر او را بجاي آوري ... شكرش كني نه بخاطر اينكه تو را آفريد ، نه بخاطر اينكه جهان را آفريد و نه بخاطر هزاران آفرينش ديگر او ... تو را آفريد تا شكر كني كه تو را مخلوقي آفريد صاحب انديشه ... و اكنون اگر كمي نيك بنگري و كمي نيك بيانديشي خواهي فهميد ...به راستي خدا نفسي از روحش را در وجود تو دميد ... |
معبودم " سرور اعجاز و شگفتی های جهان از سر رحمت ، به قلب من بیا خودآ ای خسرو شادی های من با عشق به قلبم نزول کن و متبرکم گردان تا ؛ اشک هایم را از خاطر ببرم ... |
اکنون ساعت 08:12 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)