اهل کفر از آتش بغض عداوت پختهاند
از براي خفت اسلام صد سوداي خام |
مرا ز کوی خرابات، پای رفتن نیست
مگر به خانه برد محتسب به دوش مرا نکرده بود تماشا هنوز قامت راست که شد خرام تو سیلاب عقل و هوش مرا چنان ز تنگی این بوستان در آزارم که صبح عید بود روی گلفروش مرا |
از آستان پير مغان سر چرا کشيم
دولت در آن سرا و گشايش در آن در است |
تنا تو نگاه می کنی کار من اه کردن است
ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردنیست ممنون کورش جانم البته که وقتی شعر با موسیقی همراه بشه که دلرباتر خواهد بود به خصوص ما آذربایجانی ها که شعر ما عجین هست با موسیقی |
تا مرا عشق تو تعليم سخن گفتن کرد
خلق را ورد زبان مدحت و تحسين من است |
تا بنده ز خود فانی مطلق نشود
توحید به نزد او محقق نشود توحید حلول نیست نابودن تست ورنه به گزاف باطلی حق نشود مولانا |
در پیش سرنوشت پر از ابهام
در پی غم گذشته محنت بار.... |
راز درون پرده ز رندان مست پرس کاين حال نيست زاهد عالی مقام را |
اگر کشاکش زور قضا بود ز دو جانب
ميانهي من و او نگسلد کمند ارادت |
تا تو هستی در وجود و در عدم
کی توانی زد درین منزل قدم ... |
اکنون ساعت 12:29 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)