عاشق و رند و نظربازم و میگویم فاش
تا بدانی که به چندین هنر آراستهام ک |
کم کن طمع از جهان و میزی خرسند
از نیک و بد زمانه بگسل پیوند می در کف و زلف دلبری گیر که زود هم بگذرد و نماند این روزی چند م |
مرا گویی مشو غمگین، که غم خوارت شوم روزی
ندانم آن، کنون باری، مرا غم خوار میداری // ت |
تو بدری و خورشید تو را بنده شدهست تا بندهٔ تو شدهست تابنده شدهست زان روی که از شعاع نور رخ تو خورشید منیر و ماه تابنده شدهست د |
دوش در خواب چنان دید خیالم که سحر
گذر افتاد بر اصطبل شهم پنهانی /... |
یاران دل شکسته بر صدر دل نشسته
مستان و میپرستان میدان من گرفته ش |
شاه و گدا به ديده دريادلان يکي است
پوشيده است پست و بلند زمين در آب ظ |
شروین جان داشتی در مشاعره رو تخته میکردی ها
کشتم خودمو تا اینو پیدا کردم:d ظلم نگر، تیغ راست عادت خون ریز آبله بین کان نکال بر سفن آورد ط |
طیرهٔ جلوهٔ طوبی قد چون سرو تو شد
غیرت خلد برین ساحت ایوان تو باد ن |
نوروز که سیل در کمر میگردد
سنگ از سر کوهسار در میگردد از چشمهٔ چشم ما برفت اینهمه سیل گویی که دل تو سختتر میگردد و |
اکنون ساعت 02:11 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)