ای نفس خرم باد صبا
از بر یار آمدهای مرحبا |
کمر کوه کم است از کمر مو اینجا نا امید از در رحمت مشو ای باده پرست |
تا ابدبوي محبت به مشامش نرسد
هر كه خاك در ميخانه به رخساره نرفت |
چون تشنه جان سپردم آن گه چه سود دارد
آب از دو چشم دادن بر خاک من گیا را |
آن یار کزاو خانه ی ماجای پری بود سرتاقدمش چمن پری از عیب بری بود |
گفتم: مگر به پایان آید شب فراقش
در شهر عاشقان خود پایان نبود شب را |
باغ دل سرسبز و تر باشد ولیک
از فراقش خشک و بیبر می کنم گلبنان را جمله گردن می زنم قصد شاخ تازه و تر می کنم |
در آغاز محبت گر پشیمانی بگو با من
که دل ز مهرت بر کنم تا فرصتی دارم |
هر روز دلم به زیر باری دگر است
در دیدهٔ من ز هجر خاری دگر است من جهد همیکنم قضا میگوید بیرون ز کفایت تو کاری دگراست |
مرا روز ازل کاری بجز رندی نفرمودند
هر آن قسمت که آنجا رفت از آن افزون نخواهد شد |
اکنون ساعت 01:41 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)