دل دیوانه از آن شد که نصیحت شنود
مگرش هم ز سر زلف تو زنجیر کنم |
ماهی که قدش به سرو میماند راست آیینه به دست و روی خود میآراست |
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن
که دوست خود روش بنده پروری داند |
دستارچهای پیشکشش کردم گفت وصلم طلبی زهی خیالی که توراست |
تو نيز باده به چنگ آر و راه صحرا گير
که مرغ نغمه سرا ساز خوش نوا آورد |
آن کیست کز روی کرم با ما وفاداری کند
بر جای بدکاری چو من یک دم نکوکاری کند اول به بانگ نای و نی آرد به دل پیغام وی وان گه به یک پیمانه می با من وفاداری کند |
در طريقت رنجش خاطر نباشد می بيار
هر کدورت را که بينی چون صفايی رفت رفت |
محرم راز دل شیدای خود
کس نمیبینم ز خاص و عام را با دلارامی مرا خاطر خوش است کز دلم یک باره برد آرام را |
دوست عزیز آقا محمد
ضمن خوش آمد گویی لطفا با حرف آخر نفر قبل شعرتونو آغاز کنید با تشکر |
نقل قول:
مگر اسباب بزرگی همه آماده کنی |
اکنون ساعت 11:24 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)