تا تو رفتی ز کنارم بنظرها خوارم
بشکند قیمت خاتم چو نگین برخیزد |
در گلستان ارم دوش چو از لطف هوا
زلف سنبل ز نسیم سحری می آشفت |
تو را با غیر می بینم صدایم در نمی آید
دلـم میسوزد و کاری ز دستم بر نمی آید |
دل می رود ز دستم صاحب دلان خدا را دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا |
ای قناعت! توانگرم گردان
که ورای تو هیچ نعمت نیست کنج صبر اختیار لقمانست هر که را صبر نیست،حکمت نیست سعدی |
تا تو را جای شد ای سرو روان در دل من
هیچ کس را من نپسندم که به جای تو بود |
در محفل دوستان بجز یاد تو نیست
آزاده نبــاشد آنـکـه آزادِ تـو نیست |
تا تو نگاه می کنی کار من آه کردنست
جان به فدای چشم تو این چه نگاه کردنست |
تو میباید که باشی ور نه سهل است
زیان مایه جاهی و مالی |
یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم
دولت صحبت آن مونس جان ما را بس |
اکنون ساعت 05:51 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)