پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره واژه ای (http://p30city.net/showthread.php?t=3981)

FereShteH 01-06-2011 01:08 AM

دل عالمی بسوزی چو عذار برفروزی

تو از این چه سود داری که نمی‌کنی مدارا

فرانک 01-06-2011 10:46 AM

چه قیامت است جانا که به عاشقان نمودی
دل و جان فدای رویت بنما عذار ما را

FereShteH 01-06-2011 11:03 AM

قافله شب چه شنیدی ز صبح

مرغ سلیمان چه خبر از سبا

فرانک 01-07-2011 11:50 AM

از لبت شیر روان بود که من میگفتم
این شکر گرد نمکدان تو بی چیزی نیست

رزیتا 01-07-2011 12:07 PM

میان عاشق و معشوق هیچ حایل نیست
تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز

ساقي 01-07-2011 03:33 PM

چونک گل رفت و گلستان درگذشت
نشنوی زان پس ز بلبل سر گذشت
جمله معشوقست و عاشق پرده‌ای
زنده معشوقست و عاشق مرده‌ای
چون نباشد عشق را پروای او
او چو مرغی ماند بی‌پر وای او



...

فرانک 01-07-2011 06:17 PM

به تخت گل بنشانم بتی چو سلطانی
ز سنبل و سمنش ساز و یاره کنم

yad 01-08-2011 06:12 AM

گرازسلطان طمع کردم خطابود
ور از دلبر وفا جستم جفا کرد


واران 01-08-2011 09:52 AM

ای سنگدل، به حق وفا کز وفا مگرد
عهدی بکن به وصل و از آن عهد وا مگرد

FereShteH 01-09-2011 11:11 AM

دل عالمی بسوزی چو عذار برفروزی

تو از این چه سود داری که نمی‌کنی مدارا


اکنون ساعت 01:38 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)