تو خواهی دردها درمان کنی، اما به بیدردی
تو خواهی صعبها آسان کنی، اما به آسانی ن |
نوای چنگ بدانسان زند صلای صبوح
که پیر صومعه راه در مغان گیرد ف |
فروغی ده این دیدهٔ کم ضیا را
توانا کن این خاطر ناتوانرا ح |
حکمش روان چو باد در اطراف بر و بحر
مهرش نهان چو روح در اعضای انس و جان ش |
شمع را شاهد احوال من و خویش مگردان
خلوتی خواسته ام بـا تـو که تنــها بنشینم ت |
تو گوهر بین و از خر مهره بگذر
ز طرزی کن نگردد شهره بگذر ////.... |
تو وقف خراباتي دخلت مي خرجت مي
زين وقف به هشياران مسپار يكي دانه مولانا /.... |
در آسمان،عطر غزل های تو را گویا پراکندند
این گوه که منظومه های کهکشان تا صبح می خندند //ی |
یا رب آن آهوی مشکین به ختن بازرسان
وان سهی سرو خرامان به چمن بازرسان د |
در صومعه زاهد و در خلوت صوفی
جز گوشه ابروی تو محراب دعا نیست ب |
اکنون ساعت 01:33 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)