دلی که غیب نمای است و جام جم دارد
ز خاتمی که دمی گم شود چه غم دارد |
دلا ز نور هدایت گر آگهی یابی
چو شمع خنده زنان ترک سر توانی کرد |
دیر است که دلدار پیامی نفرستاد
ننوشت سلامی و کلامی نفرستاد |
داشتم دلقی و صد عیب مرا می پوشید
خرقه رهن می و مطرب شد و زنار بماند |
در خم زلف تو آویخت دل از چاه زنخ
آه کز چاه برون آمد و در دام افتاد |
دل به امید روی او همدم جان نمی شود
جان به هوای کوی او خدمت تن نمی کند |
در این باغ از خدا خواهد دگر پیرانه سر حافظ
نشیند بر لب جویی و سروی در کنار آرد |
دل به امید روی او همدم جان نمی شود
جان به هوای کوی او خدمت تن نمی کند |
در طریق عشقبازی امن و آسایش بلاست
ریش باد آن دل که با درد تو خواهد مرهمی |
یاد باد آنکه خرابات نشین بودم و مست
و آنچه در مسجدم امروز کم است آنجا بود |
اکنون ساعت 11:11 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)