دوش خوابی دیدهام خود عاشقان را خواب کو کاندرون کعبه میجستم که آن محراب کو کعبه جانها نه آن کعبه که چون آن جا رسی در شب تاریک گویی شمع یا مهتاب کو |
واي چه خسته ميكند تنگي اين قفس مرا
پير شدم نكرد از اين رنج و شكنجه بس مرا |
ای جبرئیل از عشق تو اندر سما پا کوفته ای انجم و چرخ و فلک اندر هوا پا کوفته تا گاو و ماهی زیر این هفتم زمین خرم شده هر برج تا گاو و سمک اندر علا پا کوفته ... |
همه عمر برندارم سر از این خمار مستی
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی |
یا رب این غافله را لطف ازل بدرقه باد
که ازو خصم بدام آمد و معشوقه بکام |
مرا به شاعری آموخت روزگار آن گه
که چشم مست تو دیدم که ساحری آموخت |
تو را من چشم در راهم شباهنگام
در آن هنگام که می گیرد در شاخ تلا جن شاخه ها رنگ سیاهی |
يا رب سببي ساز كه يارم به سلامت
بازآيد و برهاندم از بند ملامت |
تو با خدای خود انداز و کار دل خوشدار که رحم اگر نکند مدُعی خدا بکند {پپوله} |
دلا خو کن به تنهایی که از تنها بلا خیزد
سعادت آنکسی دارد که از تنها بپرهیزد |
اکنون ساعت 08:36 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)