گر حلالست که خون همه عالم تو بریزی آن که روی از همه عالم به تو آورد نشاید چشم عاشق نتوان دوخت که معشوق نبیند پای بلبل نتوان بست که بر گل نسراید سعدی |
آن سيه چرده که شيريني عالم با اوست
چشم ميگون لبخندان دل خرم با اوست |
به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست |
دلبرم عزم سفر کرد خدا را یاران
چه کنم با دل مجروح که مرهم با اوست |
هم غزل !قافیه تر باش،از سر حادثه سر باش
منو از فاجعه رد کن ،نازنین !پای سفر باش |
من کز وطن سفر نگزیدم به عمر خویش
در عشق دیدن تو هوا خواه غربتم |
آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست
هر کجا هست خدایا به سلامت دارش |
|
یا ری این شمع دل افروز ز کاشانه کیست
جان ما سوخت بپرسید که جانانه کیست |
چو لعل شکرینت بوسه بخشد
مذاق جان من ز او پرشکر باد |
اکنون ساعت 10:11 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)