|
قرآن : ما امانتی به انسان عطا کردیم و او را در حفظ آن امانت ثابت قدم نیافتیم ..... انسان سخت کافر پیشه هست ==================== حافظ (صرفاً جهت طیب خاطر ) : سالها دل طلب جام جم از ما میکرد وان چه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد گوهری کز صدف کُوْن و مکان بیرون است طلب از گمشدگانِ لبِ دریامیکرد جام گیتی نما، جام جهان نما. جامی که جمشید چهارمین پادشاه پیشدادی اختراع کرد و در آن اوضاع جهان را مشاهده می کرد، این جام بعدها به کیخسرو و دارا رسید. در عرفان از این جام به دل تعبیر می شود. ================= |
|
سلام چطورید ؟ خوبید ؟ ولش کن شما که بیننده هستید حرف نمیزنید خواهرزاده من الان یکم بزرگ شده دیگه راضی نمیشه کهنه بپوشه ، هر وقت جیشش رو میگه فرشته مهربون براش شکلات میگیره ایکاش ما هم از این فرشته های مهربون داشتیم .... حالا شکلات نمیگرفت یه ماچ هم میکرد راضی بودیم ، البته فرشته ها تا اونجایی که از منابع مذهبی برداشت میشه مونث و مذکر ندارند و اصولا تفاوتی هم نداره که شما رو ماچ کنند یا نه ! ولی چی میشد ؟ نه ؟ هر از چند گاهی عین این بازی ها یک جایزه ای از بالا می افتاد پایین ، سیمز و دیدین تو همون مایه ها . همه میگن سیمز بازیش دخترونه هست ولی خنگن ! چون سیمز یک بازی برای همه گروه های سنی و همه جنسیت ها !! هست . آدمهای با طرز تفکر های بسته فقط بدرد این میخورند که برن تو دیوار ، مثلاً میگن نباید باب اسفنجی رو دید ! خوب این مغزش قفل کرده دیگه . جالبه نه ؟ مثلاً یک روز بگی من پسر خوبی بودم بعد یکدفعه یک جایزه از بالا بیفته پایین ، 20 امتیاز باریک الله . برو مرحله بعدی .... کسی نیست به آدم انگیزه بده تشویق کنه که هیچ ، هنوز هیچ کار نکردی کلی حسود هم دوره ات میکنند . زندگی اون بیرون به آدم انگیزه نمیده . ما تو جامعه ای داریم زندگی میکنیم که مردمش بین باورهای سنتی و مدرنیته هی پاس کاری میشن در واقع یک دهات بزرگ هستیم که بالاشهر و پایین شهر داره و فقط ابزارهامون مدرن شده اما استفاده از همین ابزارهای مدرن داره یواش یواش روی افکار و باورهامون اثر میگذاره ، اونهایی که مدرنن یا حداقل ادعاشون میشه مدرن هستند نیستند ! عین طوطی تقلید میکنند در بهترین حالت سبک و نوع نگاه و زندگیشون اقتباسی از مدرنیته هست اونهایی که نیستند خیلی بهتر هستند لااقل ادا درنمیارند و خودشون هستند . به بیان ساده .... : خودمون نیستیم واسه خاطر همین هم آدم راحت نیست . همه چیز یک حالت کهنه داره ، حتی نوگرایی ! عره دی گاتمه ... ببخشید یک لحظه کانال عوض شد داشتم میگفتم . آره فرشته مهربون .... آدم یک جا باید باشه افکارش رو راحت بریزه بیرون ، تا این دمل نشه ، چرک نکنه تو ذهن آدم ، باید بنویسه باید بگه ، باید فریاد بزنه . حتی اینجا هم نمیشه نوشت چون آخرش یکی میاد بیخودی دخالت میکنه رو اعصاب میره . همه منتقد هستن همه فکر میکنن بیست ان ! همه فکر میکنند فوق العاده هستند ! ولی تکراری و خزند ، یکی از توسعه دهنده های مایکروسافت یک حرف جالبی زده بود گفت آدم ها تو کل دنیا 10 نوع بیشتر نیستند ، اگر همین رو سرچ کنید فکر کنم یک چیزی مشابه عین همین جمله من پیدا کنید مصاحبه کرده بود . حرف جالبی زد . خیلی ها اگر اعمال و رفتار 1 ماه ، یا 1 سال بعدشون رو پیش پیش بگی وحشت میکنند ! بعد فکر میکنند تو غیب گویی ! تو آینده نگری ، در صورتی که متوجه نیست زندگیش مطابق با انتخاب های غریزی و مسیر جریان آب داره طی میشه فکر میکنی داغونی ؟ همه همین فکر رو میکنن ! فکر میکنی زندگی نکردی ؟ همه اینطوری هستند ! ناراحتی ؟ ... هر چیزی که فکر میکنی تو رو نسبت به بقیه متمایز میکنه اشتباه هست و هیچ تمایزی نیست اون چیزی که تو حس میکنی یا تجربه میکنی با یکم تفاوت یا عین همون رو بقیه هم دارند تجربه میکنند . برای تجربه یک حس متفاوت شاید دیگه نباید دنبال انتخاب جدید رفت شاید باید اینقدر روی انتخاب های قبلی اینقدر اصرار کرد تا به نتایج جدید و قابل توجهی رسید ، دیگه مثل گذشته پوشیدن لباس های جدید و گجت های تازه و کتاب دست گرفتن و روشنفکر بازی جواب نمیده ، همه شعورشون رشد کرده .... از این به بعد با شلوغ بازی نقش بازی کردن کسی به جایی نمیرسه نه اینجا ، تو همه جا ، هر کسی باید آقای راه خودش باشه تا بشناسنش باید حرفی برای گفتن داشته باشه ، باید سبکی داشته باشه که چه تاییدش کنند چه تکذیبش بگه این زندگی من هست ... دوست داری خوش به حالت نداری بازم خوش به حالت ! گفتم میدونم جو بدم شلوغ میشه ... ولی انگیزه ندارم باز یکی بیاد این جا دخالت بیجا کنه بگه تو بیماری تو فلانی و اینها .... با شما راحتم . ترکیبی که ما داریم اینجا تشکیل شده از انواع طرز تفکر و گروه سنی باهاتون میشه حرف زد ، چند وقتی هست اینجا نامحرم زیاد شده . |
دلم تنگولیده بوددددددددددددد_باوش
سلام همگیییییییی:dancegirl3: من اومدم |
سلام خوبی the best چطوری چه خبر ؟ کنکور و دانشگاه رو چیکار کردی آخر ؟ |
نقل قول:
سلااااامم مرسی 2ساله الان دانشجو هستم مامایی میخونم من که عاشق هنر.موسیقی.نقاشی.شعر .... بودم دست سرنوشت راهمو کشوند سمت پیراپزشکی..... :20: خداروشکر همچینم بد نیست شما چطوورید؟؟؟؟؟؟ |
نقل قول:
البته حفظ کردنی زیاد دارید ، واسه دخترا یا معلمی استخدام آموزش پرورش خوب هست یا پزشکی و دندان پزشکی و یا مامایی و پرستاری ، استاد دانشگاهی هم خوبه ، میتونید پول دربیارید من عی دارم فوق میخونم مکانیک ، مجبوری هست . اتفاقاً یک دوره کارت سبز این تابستون ثبت نام کردم که باید برم . بعد اون بتونم امریه بگیرم خیلی خوب میشه . همین تو شهر خودم خدمت کنم یا امریه بگیرم به هر حال شانس دیگه شاید یک دفعه هم در خونه ما رو زد . |
وقتی که کارگر سایت این گونه بی خیال است
از دیگران توقع ، داشتن دگر محال است روزها گذشت و اما یک سر نزد به پی سی از او بعید است این کار کو صاحب جلال است کوروش ، به همت خود سایتی گشوده ای تا گرد آوری زن و مرد که صاحب خصال است اما گمان بر این است با آن همه تلاشت این پا گرفته آسان در حال انحلال است شاید گرفته پستی یا در پی مقامی کین گونه سایت خوبت در هاله زوال است گشت دوره جوانی پیری ز ره رسیده قد رشید پی سی خم گشته هم چو دال است یادش به خیر زمانی از دوستان پیامی می شد روان و اکنون مطلب به ماه و سال است مهدی، محمد، افسون ، فرزانه و شکوفه چون ساقی و بنفشه فارغ ز شور و حال است کو شادی و فرشته از مهرگان خبر نیست بیگ بنگ، صبا ، ترنم ، افسانه در چه حال است نه نامی از the best است نه یادی از شراره بسیار می توان گفت خارج ازین مقال است تفریح و گردش ما در سایت خلاصه میشد خلوت ببین چگونه این عرصه کمال است وقتی در این زمانه یک دست صدا ندارد زیباست هم زبانی دوری چو ارتحال است موسی نشد شماتت از جانب خداوند الّا که دید موسی در فکر انفصال است فرصت چو باد و ما مه محو میشویم بزودی خرّم در این میان کو اندیشه اش وصال است تردید نباشد این که هر کس بفکر کاریست روز تا به شب تلاشش یک روزی حلال است این رود اگر چو سابق جاری شود دوباره تن میشود بدان شست سرچشمه اش زلال است گفتم شما شنیدید یاری کنید که شاید دوستی گرفته جانی نابودی چون خیال است اندیشه ها چو سازند فردایی خوب و روشن در آسمان زدیم پر افسردگی محال است مستور تو لب فرو بند زین گفته های واهی این آتش نهفته در حال اشتعال است |
:22: ز دست کوته خود زیر بارم
که از بالابلندان شرمسارم مگر زنجیر مویی گیردم دست وگر نه سر به شیدایی برآرم ز چشم من بپرس اوضاع گردون که شب تا روز اختر میشمارم بدین شکرانه میبوسم لب جام که کرد آگه ز راز روزگارم اگر گفتم دعای می فروشان چه باشد حق نعمت میگزارم من از بازوی خود دارم بسی شکر که زور مردم ------ی ندارم سری دارم چو حافظ مست لیکن به لطف آن سری امیدوارم |
اکنون ساعت 05:52 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)