تا تو نگاه می کنی کار من آه کردن است
جان به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است |
تا چه بازی رخ نماید بیدقی خواهیم راند
عرصه شطرنج رندان را مجال شاه نیست |
تا خار غم عشقت آویخته در دامن
کوته نظری باشد رفتن به گلستانها |
آه از آن نرگس جادو که چه بازی انگیخت
آه از آن مست که با مردم هشیار چه کرد |
دست از طلب ندارم تا کام من برآید
یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید |
دیدی ای دل که غم عشق دگربار چه کرد
چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد |
دوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفت...آمدم نعره مزن جامه مدر هیچ مگو
|
وای چه خسته می کند تنگی این قفس مرا
پیر شدم نکرد از این رنج و شکنجه بس مرا |
از دم صبح ازل تا اخر شام ابد
دوستي و مهر بر يك عهد و يك ميثاق بود |
دین و دل به یک دیدن باختیم و خرسندیم.
در قمار عشق ای دل کی بود پشیمانی |
اکنون ساعت 08:13 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)