یارب این شمع دل افروز ز کاشانه کیست
جان ما سوخت بپرسید که جانانه کیست |
تمام می شوم شبی فقط به من اشاره کن
بگو که با منی هنوز اشاره ای دوباره کن تمام میشوم شبی ازاین همه رها شدن از این سکوت تن شکن اسیر گریه ها شدن |
نسیت در شهر نگاری که دل از ما ببرد
بختم اگر یار شود، رختم ازاینجا ببرد |
درد دل پیش که گویم غم دل با که خورم
روم آن جا که مرا محرم اسرار آن جاست |
تلخ و رسولکُش شده این روزگار، کاش ایمان بیاورم به تو در دهر ِ دیگری… |
یار ما چون گیرد آغاز سماع
قدسیان بر عرش دست افشان کنند |
دنیا همیشه دل به خواه ما نبوده ؛
باور بکن بعضی گره ها کور زیباست بس کن عزیزم طاقت باران ندارم این چشم ها … این چشم ها، مغرور زیباست! |
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن
که دوست خود روش بنده پروری داند |
در عشق و مستی داده ام بود و نبود خویشتن
ای ساقی مستان بگو دیوانه ام یا غافلم |
مرده بدم زنده شدم گریه بدم خنده شدم
دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم |
اکنون ساعت 10:39 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)