تا چه بازی رخ نماید بیدقی خواهیم راند
عرصه شطرنج رندان را مجال شاه نیست |
تا به کنار بودی ام بود مرا قرار دل
رفتی و رفت راحت از خاطر آرمیده ام |
من اگر نیکم اگر بد تو برو خود را باش
هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت |
تا تو مراد من دهی کشته مرا فراق تو
تا تو به داد من رسی من به خدا رسیده ام |
من از رنگ صلاح آن دم به خون دل بشستم دست |
درد بی عشقی ز جانم برده طاقت ورنه من
داشتم آرام تا آرام جانی داشتم |
من به سرمنزل عنقا نه به خود بردم راه |
مردم از درد و نمی آیی به بالینم هنوز
مرگ خود میبینم و رویت نمی بینم هنوز بر لب آمد جان و رفتند آشنایان از سرم شمع را نازم که می گرید به بالینم هنوز |
زهي خجسته زماني كه يار باز آيد |
در کوی نیک ناان ما را گذر ندادند
گر تو نمی پسندی تغییر کن قضا را |
اکنون ساعت 10:07 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)