در رگت پنهان و پیدایت منم
گفت ای دیوانه لیلایت منم |
مرا عهدیسیت باجانان که تا جان در بدن دارم
هواداران کویش را چون جان خویشتن دارم |
من از بیگانگان دیگر ننالم که با من هرچه کرد آن آشنا کرد |
دست مرا بگیر و ببر شهر دیگری
مانند ماهیان که پی نهر دیگری… شیرین نکرد کام تو را این دیار اگر در جام من نریخت مگر زهر دیگری |
یک چشم من اندر غم دلدار گریست
چشم دگرم حسود بود و نگریست چون روز وصال شد او را بستم گفتم نگریستی نباید نگریست |
تاب بنفشه میدرد طره ی مشکسای تو
پرده ی غنچه میدرد خنده ی دلگشای تو |
واي چه خسته مي كند تنگي اين قفس مرا
پير شدم نكرد از اين رنج و شكنجه بس مرا |
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سمرقند بخارا را |
ای شاهد افلاکی در مستی و در پاکی
من چشم ترا مانم تو اشک مرا مانی |
یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتیم
در میان لاله و گل آشیانی داشتیم |
اکنون ساعت 05:34 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)