میانت را و مویت را اگر صد ره بپیمایی
میانت کمتر از مویی و مویت تا میان باشد |
مکن کاری که بر پا سنگت آیو
جهان با این فراخی تنگت آیو |
وصال او ز عمر جاودان به
خداوندا مرا آن ده که آن به |
همی رویم به شیراز با عنایت بخت
زهی رفیق که بختم به همرهی آورد |
دلم تا عشقباز آمد در او جز غم نمیبینم
دلی بی غم کجا جویم که در عالم نمیبینم |
مگرم چشم سیاه تو بیاموزد کار
ور نه مستوری و مستی همه کس نتوانند |
دل و دین و عقل و هوشم همه را به باد دادی
ز کدام باده ساقی به من خراب دادی |
یا رب مباد کز پا جانان من بیفتد
درد و بلای او کاش بر جان من بیفتد من چون ز پا بیفتم درمان درد من اوست درد آن بود که از پا درمان من بیفتد |
دل داده ام به یاری، شوخی کشی، نگاری
مجموعتن السجایا،محمومدتن الخصایا |
از جان طمع بریدن آسان بود و لکن
از دوستان جانی مشکل توان بریدن |
اکنون ساعت 08:14 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)