ساقی به نور باده برافروز جام ما
مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما |
حرفت كو؟
منم دایم تو را خواهان، تو و خواهان خود دایم مرا آن بخت کی باشد که تو خواهان من باشی؟ // آ |
:d
آن گوش که حلقه کرد در گوش جمال آویزهٔ در ز نظم حافظ بادش ك |
کمند مهر چنان پاره کن که گر روزی
شوی ز کرده پشیمان، بهم توانی بست ف |
فارغ دل آن کسی که مانند حباب
هم در سر میخانه سرانداز شود گ |
گر یکی از عشق برآرد خروش
بر سر آتش نه غریبست جوش ک |
که گفت در رخ زیبا نظر خطا باشد
خطا بود که نبینند روی زیبا را م |
مرنجان دلم را که این مرغ وحشی
ز بامی که برخاست مشکل نشیند ب |
به خلق و لطف توان کرد صید اهل نظر
به بند و دام نگیرند مرغ دانا را خ |
خبر اومد که دشتستون بهاره
زمین از خون فائز لاله زاره خبر بردلبر فائز رسونید که فائز یک تن و دشمن هزار تن ن |
اکنون ساعت 06:32 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)