فتح به دندان دیتش جان کنان
از بن دندان شدخ دندان کنان :65: حالا از:{پپوله} ض{پپوله} |
:d
ضایع شد اندر کوی جانان چه دامنگیر یا رب منزلی بود ک |
کمان بیکار گردد چون هدف از پای بنشیند نه از رحم است اگر بر پای دارد آسمان ما را ز |
ز هر چه هست گزیرست و ناگزیر از دوست
به قول هر که جهان مهر برمگیر از دوست ن |
نصیحت گوش کن وحشی که از غم پیر گردیدی صراحی گیر و ساغر خواه و خطی از جوانی کن // ... |
نا برده رنج گنج میسر نمی شود
مزد آن گرفت به جانه برادر که کار کرد |
دیوانهٔ خموش به عاقل برابرست دریای آرمیده به ساحل برابرست در وصل و هجر، سوختگان گریه میکنند از بهر شمع، خلوت و محفل برابرست ا |
ای نفس خرم باد صبا
از بر یار آمدهای مرحبا ل |
لیکن آن نقش که در روی تو من میبینم
همه را دیده نباشد که ببینند آن را ش |
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل
کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها ر |
اکنون ساعت 03:20 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)