جامی است که عقل آفرین میزندش
صد بوسه ز مهر بر جبین میزندش ب |
به نام طرهٔ دلبند خویش خیری کن
که تا خداش نگه دارد از پریشانی /... |
دل تو شیر خدایست و نفس تو فرس است
چنان که مرکب شیر خدای شد دلدل ه |
هرکس به طریق دل ما می شکند
بیگانه جدا دوست جدا می شکند بیگانه اگر می شکند باکی نیست از دوست بپرسید که چرا می شکند ج |
جرمی ندارم بیش از این کز دل هوا دارم تو را
از زعفران روی من رو میبگردانی چرا ع |
عالم همه سر به سر رباطیست خراب
در جای خراب هم خراب اولیتر ت |
ترسم تو به سحر غمزه یک روز
دعوی بکنی که معجزاتست س |
سعدی نگفتمت که مرو در کمند عشق
تیر نظر بیفکند افراسیاب را ف |
فصل گل و طرف جویبار و لب کشت
با یک دو سه اهل و لعبتی حور سرشت پیش آر قدح که باده نوشان صبوح آسوده ز مسجدند و فارغ ز کنشت ق |
قیاس عقل تا آنجاست بر کار
که صانع را دلیل آید پدیدار ع |
اکنون ساعت 03:27 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)