شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل
کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها |
اي غايب از نظر به خدا مي سپارمت
جانم بسوختي و به دل دوست دارمت |
ترسم این قوم که بر دردکشان میخندند
در سر کار خرابات کنند ایمان را |
ای نور چشم من سخنی هست گوش کن
چون ساغرت پر است بنوشان و نوش کن |
نماز شام غریبان چو گریه آغازم
به مویههای غریبانه قصه پردازم |
مردی ز کنندهٔ در خیبر پرس
اسرار کرم ز خواجهٔ قنبر پرس |
ساقی به نور باده بر افروز جام ما
مطرب بگو که کار جهان شد بکام ما |
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را |
از بس که چشم مست درین شهر دیده ام
حقا که می نمی خورم اکنون و سرخوشم |
میشد آن کس که جز او جان سخن کس نشناخت
من همیدیدم و از کالبدم جان میرفت |
اکنون ساعت 10:07 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)