یار مرا غار مرا عشق جگر خوار مرا
یار توئی غار توئی خواجه نگهدار مرا |
آتشین خوی مرا پاس دل من نیست نیست
برق عالم سوز را پروای خرمن نیست نیست مشت خاشاکی کجا بندد ره سیلاب را؟ پایداری پیش اشکم کار دامن نیست نیست |
تو خانقاه و خرابات در میانه مبین
خدا گواه که هر جا که هست با اویم |
من ملک بودم و فردوس برین جایم بود
آدم آورد به این دیر خراب آبادم |
ما چو دادیم دل و دیده به طوفان بلا
گو بیا سیل غم و خانه ز بنیاد ببر |
رشته ی تسبیح اگر بگسست معذورم بدار
دستم تندر دامن ساقی سیمین ساق بود |
درد عشقی کشیده ام که مپرس
زهر هجری چشیده ام که مپرس گشته ام از جهان و آخر کار دلبری برگزیده ام که مپرس |
ساقی به نور باده برافروز جام ما
مطرب بگو که کار جهان شد بکام ما |
آسمان بار امانت نتوانست کشید
قرعه ی کار به نام من دیوانه زدنند |
درید و برید و شکست و ببست
یلان را سر و سینه و پا و دست |
اکنون ساعت 09:00 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)