یارب چه چشمه ایست محبت که من زآن
یک قطره خوردم و دریا گریستم |
مرا عهدیست با شادی که شادی آن من باشد
مرا قولیست با جانان که جانان جان من باشد |
منم که شهره ی شهرم به عشق ورزیدن
منم که دیده نیالودم به بد دیدن |
نه آن باشد نه این باشد صلاح الحق و دین باشد
اگر همدم امین باشد بگویم کان فلان باشد |
در نظر بازی ما بی خبران حیرانند
من چنینم که نمودم دگر ایشان دانند |
در طریقت هر چه پیش سالک آید خیر اوست
بر صراط مستقیم ایدل کسی گمراه نیست |
تـا بــال و پـرم بـود ز دامـم نـرهـاندی
امروز رهاندی که مرا بال و پری نیست |
تنش درست و دلش شاد باد و خاطر خوش
که دست دادش و یاری ناتوانی داد |
دانی که چرا راز نهان با تو نگفتم
طوطی صفتی طاقت اسرار نداری |
یکی لوحیست دل لایح در آن دریای خون سایح
شود غازی ز بعد آنک صد باره شهید آید |
اکنون ساعت 08:46 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)