نه رازش میتوانم گفت با کس
نه کس را میتوانم دید با وی ه |
هر چند که رنگ و بوی زیباست مرا
چون لاله رخ و چو سرو بالاست مرا معلوم نشد که در طربخانه خاک نقاش ازل بهر چه آراست مرا ع |
عاشق مهجور نگر عالم پرشور نگر
تشنه مخمور نگر ای شه خمار بیا ن |
نی قصهٔ آن شمع چگل بتوان گفت
نی حال دل سوخته دل بتوان گفت د |
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند م |
مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا
گر تو شکیب داری طاقت نماند ما را ش |
شبان وادی ایمن گهی رسد به مراد
که چند سال به جان خدمت شعیب کند ت |
تا بود بار غمت بر دل بیهوش مرا
سوز عشقت ننشاند ز جگر جوش مرا ط |
طالبان را صبر میباید بسی
طالب صابر نه افتد هر کسی ب |
بیآتشی تنور دل و معدهها فروخت
نان بر دکان نهاده و خباز ما ستیر ن |
اکنون ساعت 03:30 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)