ضرورت مرا رفتنی شد به راه
سپردم به تو شغل دیهیم و گاه چ |
چون غنچهٔ گل قرابهپرداز شود
نرگس به هوای می قدح ساز شود خ |
خجل گشتم از روی بیرنگ خویش
نوائی گرفتم به آهنگ خویش ج |
جز نقش تو در نظر نیامد ما را
جز کوی تو رهگذر نیامد ما را ل |
لاله دل خویش به جانم سپرد
گل کمر خود به میانم سپرد ص |
ضیغمی نسل پذیرفته ز دیو
آهویی نام نهاده یکران ط |
طلب کرد از اسپدار پدر
نهاد از بر او یکی زین زر بیاراست و بر گستوان برفگند به فتراک بربست پیچان کمند ز |
زان کوزهٔ می که نیست در وی ضرری
پر کن قدحی بخور بمن ده دگری ل |
لذت اندر ترک لذت بود، ای آزادگان
ما گدایان ترک این لذت نمی دانسته ایم // ت |
تنگ دل از خنده ترکان شکر
سرمه بر از چشم غزالان نظر م |
اکنون ساعت 01:31 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)