ترسم این قوم که بر دردکشان میخندند
در سر کار خرابات کنند ایمان را |
ای دل شباب رفت و نچیدی گلی زعیش
پیرانه سر مکن هنری ننگ و نام |
ماه کنعانی من مسند مصر آن تو شد
وقت آن است که بدرود کنی زندان را |
آسوده بر کنار چو پرگار می شدم
دوران چو نقطه عاقبتم در میان گرفت |
تخت زمرد زده است گل به چمن
راح چون لعل آتشین دریاب |
بشد که یاد خوشش باد روزگار وصال
خود آن کرشمه کجا رفت و آن عتاب کجا |
این چنین موسمی عجب باشد
که ببندند میکده به شتاب |
بر خاک راه یار نهادیم روی خویش
بر روی ما رواست اگر آشنا رود |
دل سراپرده محبت اوست
دیده آیینه دار طلعت اوست |
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
وجود نازکت آزرده گزند مباد |
اکنون ساعت 08:32 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)