از ساحت پاک آشیانی
مرغی بپرید سوی گلزار در فکرت توشی و توانی افتاد بسی و جست بسیار |
من آن مرغم که افکندم به دام صد بلا خود را
به یک پرواز بی هنگام کردم مبتلا خود را |
چون پیاله دلم از توبه که کردم بشکست
همچو لاله جگرم بی می و خمخانه بسوخت |
یارب این شمع دل افروز ز کاشانه کیست
جان ما سوخت ، بپرسید که جانانه کیست ؟ |
خصمت کجاست در کف پای خودش فکن
یار تو کیست بر سر چشم منش نشان |
راه دل عشاق زد آن چشم خماری
پیداست از این شیوه که مست است شرابت |
نی دولت دنیا به ستم میارزد
نی لذت مستیاش الم میارزد |
آتش زدگان ستم آب از تو نخواهند
دل سوختگان غیر عذاب از تو نخواهند |
گر خمر بهشت است بریزید که بی دوست
هر شربت عذبم که دهی عین عذاب است |
شربت قند و گلاب از لب یارم فرمود ... نرگس او که طبیب دل بیمار من است
|
اکنون ساعت 12:36 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)