در هر دشتی که لالهزاری بودهست
از سرخی خون شهریاری بودهست ه |
هر ساعت از نو قبلهای با بت پرستی میرود
توحید بر ما عرضه کن تا بشکنیم اصنام را ج |
جامی است که عقل آفرین میزندش
صد بوسه ز مهر بر جبین میزندش خ |
خم زلف تو دام کفر و دین است
ز کارستان او یک شمه این است گ |
گر تو ز ما فارغی ما به تو مستظهریم
ور تو ز ما بی نیاز ما به تو امیدوار ل |
لب و دندانت را حقوق نمک
هست بر جان و سینه های کباب ظ |
ظلمتم کی بقا کند که بر او
تابد از کبریای پنهانی ص |
صاحب دیوان ما گویی نمیداند حساب
کاندر این طغرا نشان حسبه لله نیست ض |
ضرب دف و کف و نعرهٔ مرد و زن
کرد پنهان نعرهٔ آن نعرهزن ذ |
ذره ذره جمع گردد
وانگهی دریا شود ی |
اکنون ساعت 04:07 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)