سبز است لبت ساغر از او دور مدار
می بر لب سبزه خوش بود نوشیدن م |
مال و زرش کم ستان جان بده از بهر جان
مذهب سردان مگیر یخ چه کند جز یخی ش |
شهسوار من که مه آیینه دار روی اوست
تاج خورشید بلندش خاک نعل مرکب است ج |
جنونی داشتم زین پیش بازم آن جنون آمد
مرا تا چون برون آرد که پر غوغا درون آمد ف |
فتنه باشد شاهدی شمعی به دست
سرگران از خواب و سرمست از شراب ت |
تو رنجهای زمن و میل من ولی چکنم
بگو که ناز توام دست در میان نکند ش |
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل
کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها ط |
طرفه میدارند یاران صبر من بر داغ و درد
داغ و دردی کز تو باشد خوشترست از باغ ورد ق |
قدر مجموعه گل مرغ سحر داند و بس
که نه هر کو ورقی خواند معانی دانست ه |
همه عمر با حریفان بنشستمی و خوبان
تو بخاستی و نقشت بنشست در ضمیرم ز |
اکنون ساعت 06:15 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)