درین سرای بی کسی کسی به در نمی زند
به دشت پُر ملالِ ما پرنده پَر نمی زند یکی ز شب گرفتگان چراغ بر نمی کُند کسی به کوچه سارِ شب درِ سحر نمی زند |
دلا دایم گدای کوی او باش
به حکم آنکه دولت جاودان به |
هر جا که می رسیم تو با ما چه میکنی
خندید نخ که ما همه جا با تو همرهیم |
مرا سر نهان گر شود زير سنگ از آن به كه نامم بر آيد به ننگ
|
گل شکفته خداحافظ اگرچه لحظه دیدارت
شروع وسوسه ای در من به نام دیدن و چیدن بود |
در پشت چارچرخه فرسوده ای / كسی
خطی نوشته بود: "من گشته ام نبود ! تو دیگر نگرد نیست!"... |
تا به کنار بودی ام بود به جا قرار دل
رقتی و رفت راحت از خاطر آرمیده ام |
من نمی خواهم
سايه ام را لحظه ای از خود جدا سازم من نمی خواهم او بلغزد دور از من روی معبرها يا بيفتد خسته و سنگين زير پای رهگذرها |
ای شاهد افلاکی در مستی و در پاکی
من چشم ترا مانم تو اشک مرا مانی |
یاد بگذشته به دل ماند و دریغ
نیست یاری که مرا یاد کند دیده ام خیره به ره ماند و نداد نامه ای تا دل من شاد کند |
اکنون ساعت 06:06 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)