در کارخانهای که ره عقل و فضل نیست فهم ضعیف رای فضولی چرا کند |
دلا مباش چنین هرزه گرد و هرجایی
که هیچ کار ز پیشت بدین هنر نرود |
دانه از مرغ دلم باز مگیر که شد از بانگ تو دمساز امشب |
با همه عطف دامنت آیدم از صبا عجب
کز گذر تو خاک را مشک ختن نمی کند |
دست از طلب ندارم تا کام من برآید یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید |
در خرابات طریقت ما به هم منزل شویم
کاین چنین رفتهست در عهد ازل تقدیر ما |
اول به بانگ نای و نی آرد به دل پیغام وی
وآنگه به یک پیمانه می با من وفاداری کند |
دیدی که یار جز سر جور و ستم نداشت
بشکست عهد وز غم ما هیچ غم نداشت |
تا دل هرزه گرد من رفت به چین زلف او
زان سفر دراز خود عزم وطن نمی کند |
دریای اخضر فلک و کشتی هلال
هستند غرق نعمت حاجی قوام ما |
اکنون ساعت 09:27 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)