داغ جانسوز من از خنده خونین پیداست
ای بسا خنده که از گریه غم انگیزتر است |
تادم از شام سر زلف تو هرجا نزنند
با صبا گفت و شنیدم سحری نیست که نیست |
تا بر دلش از غصه غباری ننشیند ای سیل سرشک از عقب نامه روان باش |
ترکانه بتاز وقت تنگ است
کان ترک خطا به خرگه آمد |
در میان هر سیب
دانه ی محدودیست در دل هر دانهُ سیب ها نامحدود چیستانی ست عجیب دانه باشیم نه سیب |
بیا تا گل برافشالنیم و می در ساغر اندازیم فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو د اندازیم |
مباد روزي ِ چشم من از چراغ اميد كه خالي از تو ببينم شبي سراي تو را |
ای شاهد افلاکی در مستی و در پاکی
من چشم تو را مانم تو اشک مرا مانی |
يارب به وقت گل گنه بنده عفو كن وين ماجرا به سرو لب جويبار بخش اى آن كه ره به مشرب مقصود برده اى زين بحر قطره اى به من خاكسار بخش |
شب عاشقان بیدل چه شبی دراز باشد
تو بیا کز اول شب در صبح باز باشد. عجبست اگر توانم که سفر کنم ز دستت به کجا رود کبوتر که اسیر باز باشد |
اکنون ساعت 11:00 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)