ساقی بیا که شد قدح لاله پر ز می طامات تا به چند و خرافات تا به کی هشیار شو که مرغ چمن مست گشت هان بیدار شو که خواب عدم در پی است هی |
در بزم دور يک دو قدح درکش و برو
یعني طمع مدار وصال دوام را |
دل حافظ که به دیدار تو خوگر شده بود
ناز پرورده وصال است مجو آزارش |
شبى دل را به تاريكى ز زلفت باز مى جستم رخت مى ديدم و جامى هلالى باز مى خوردم كشيدم در برت ناگاه و شد در تاب گيسويت نهادم بر لبت لب را و جان و دل فدا كردم |
شبي چون چاه بيژن تنگ و تاريك
كنار چوي ماندم هر لحظه اي پيگ |
ره زين شب تاريک نبردند برون گفتند فسانهاي و در خواب شدند |
فسانه گشت و كهن شد حديث اسكندر
سخن نو آر كه نوراست حلاوتي دگر |
از صداى سخن عشق نديدم خوشتر يادگارى كه درين گنبد دوار بماند |
عشق بر سیمرغ جز افسانه نیست زان که عشقش کار هر مردانه نیست |
عشق جمال جانان دریای آتشین است
گر عاشقی بسوزی زیرا که راهش این است |
اکنون ساعت 03:29 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)