پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره با حروف انتخابی (http://p30city.net/showthread.php?t=3982)

رزیتا 02-05-2010 01:44 PM

یعنی بیا که آتش موسی نمود گل
تا از درخت نکته توحید بشنوی
د

مجتب 02-05-2010 02:14 PM

در میخانه ببستند خدایا مپسند

که در خانه تزویر و ریا بگشایند

گ

رزیتا 02-05-2010 02:59 PM

گر به سر منزل سلمی رسی ای باد صبا
چشم دارم که سلامی برسانی ز منش
ت

ساقي 02-05-2010 05:44 PM

تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست
دل سودازده از غصه دو نیم افتادست
چشم جادوی تو خود عین سواد سحر است
لیکن این هست که این نسخه سقیم افتادست


ز

مجتب 02-05-2010 10:38 PM

ز زیر زلف دوتا چون گذر کنی بنگر

که از یمین و یسارت چه سوگوارانند


ش

رزیتا 02-06-2010 01:46 AM

شرح این قصه مگر شمع برآرد به زبان
ورنه پروانه ندارد به سخن پروایی
ا

مجتب 02-06-2010 01:28 PM

ای که انشاء عطارد صفت شوکت توست

عقل کل چاکر طغراکش دیوان تو باد

ل

Omid7 02-06-2010 02:37 PM

لذت داغ غمت بر دل ما باد حرام
اگر از جور غم عشق تو دادی طلیم

// گ

فرانک 02-06-2010 03:32 PM

گله از فراق یاران و جفای روزگاران
نه طریق توست سعدی کم خویش گیر و رستی
ک

Omid7 02-06-2010 03:41 PM

کام جان تلخ شد از صبر که کردم بی دوست
عشـوه ای زآن لب شیرین شکـر بار بیـار

//ز

sheida.m 02-06-2010 05:38 PM

ز هی خجسته زمانی که یار باز آید

بکام غمزدگان غمگسار باز آید

.:: ی ::.

مجتب 02-06-2010 05:40 PM

ز من به حضرت آصف که می‌برد پیغام

که یاد گیر دو مصرع ز من به نظم دری


ت

مجتب 02-06-2010 05:42 PM

یک حرف صوفیانه بگویم اجازت است

ای نور دیده صلح به از جنگ و داوری


ت

sheida.m 02-06-2010 05:51 PM

تا آسمان ز حلقه بگوشان ما شود

کو عشوه ای ز مقدم عید وصال تو

deltang 02-06-2010 06:02 PM

شیدا جون حرف رو انتخاب نکردی

مجتب 02-06-2010 06:03 PM

وصل تو اجل را ز سرم دور همی‌داشت

از دولت هجر تو کنون دور نماندست



ف

رزیتا 02-06-2010 08:28 PM

فکر خود و رای خود در عالم رندی نیست
کفر است در این مذهب خود بینی و خود رایی

SHeRvin 02-06-2010 08:46 PM

یک همدم باوفا ندیدم جز درد

یک مونس نامزد ندارم جز غم

ث

Omid7 02-06-2010 08:53 PM

ثاث روز به خور گذشت و ثلث دیگر به خواب
پس کی برای عبادت دستی زنی بر آب

// ش

رزیتا 02-06-2010 08:58 PM

شرح این قصه مگر شممع برآرد به زبان
ورنه پروانه ندارد به سخن پروایی
ب

Omid7 02-06-2010 09:00 PM

بهر امتحان ای دوست گر طلب کنی جان را
آنچنان بر افشانم کز طلب خجل مانی

رزیتا 02-06-2010 09:14 PM

حرفت یادت رفت
من این مراد ببینم به خود که نیمشبی
به جای اشک روان در کنار من باشی
س

مجتب 02-06-2010 10:37 PM

سایه قد تو بر قالبم ای عیسی دم

عکس روحیست که بر عظم رمیم افتادست


ک

deltang 02-06-2010 10:49 PM

کبوتر بام تو ام برای من دونه بریز

هر کی به من دونه بده من روی بامش نمی رم

اگه تو سنگم بزنی از بوم تو نمی پرم


ق

Omid7 02-06-2010 10:55 PM

قــــلم عشــق کـشم بـر ورق دفـــتر خــویش
هان که در عشق من وحسن تو گفتاری نیست

// ا

مجتب 02-06-2010 11:00 PM

این خرد خام به میخانه بر

تا می لعل آوردش خون به جوش

ل

deltang 02-06-2010 11:01 PM

الا یا ایها الساقی
ادرکأساً و ناولها
که عشق آسان نمود اول
ولی افتاد مشکل ها

ح

مجتب 02-06-2010 11:08 PM

ا
حوال شیخ و قاضی و شرب الیهودشان

کردم سال صبحدم از پیر می فروش

:p:p:24:
ب

رزیتا 02-06-2010 11:08 PM

حافظ در این کمند سرکشان سببیست
سودای کج مپز که نباشد مجال تو
ک

deltang 02-06-2010 11:17 PM

کز نیستان تا مرا ببریده اند/ از نفیرم مرد و زن نالیده اند


م

مجتب 02-06-2010 11:19 PM

میبینم که رزیتا خانم پای پستام سپاس نمیزنه و فاطیما هم که اصلا سپاس تو مرامش نی...

تکرار بشه جفتتونو میخورم{قیژه}

می‌ای در کاسه چشم است ساقی را بنامیزد

که مستی می‌کند با عقل و می‌بخشد خماری خوش


ز

deltang 02-06-2010 11:24 PM

ز شاه آتش آید همی بر سرم

یکی بی زیان مرد آهنگرم


خ

این از ترس بود آقا مجتب

رزیتا 02-06-2010 11:32 PM

خورشید می ز مشرق ساغر طلوع کرد
گر برگ عیش می طلبی ترک خواب کن
گ

deltang 02-06-2010 11:39 PM

گویند پدر تو بود فاضل

از فضل پدر تو را چه حاصل

چ

مجتب 02-06-2010 11:43 PM

چندان بمان که خرقه ازرق کند قبول

بخت جوانت از فلک پیر ژنده پوش



س

رزیتا 02-07-2010 03:31 AM

ساقی به دست باش که غم در کمین ماست
مطرب نگاه دار همین ره که می زنی
م

SHeRvin 02-07-2010 03:50 AM

می نوش به ماهتاب ای ماه که ماه

بسیار بتابد و نیابد ما را

ت

رزیتا 02-07-2010 03:53 AM

تو به تقصیر خود افتادی از این در محروم
ار که می نالی و فریاد چرا میداری
ف

مجتب 02-07-2010 08:10 PM

فلک چو دید سرم را اسیر چنبر عشق

ببست گردن صبرم به ریسمان فراق


ز

مجتب 02-07-2010 08:14 PM

نشاط و عیش و جوانی چو گل غنیمت دان

که حافظا نبود بر رسول غیر بلاغ

م


اکنون ساعت 08:19 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)