جایی که تخت و مسند جم می رود به باد
گر غم خوریم خوش نبود به که می خوریم |
من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت |
تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود
سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود |
در گلستان ارم دوش چو از لطف هوا
زلف سنبل به نسیم سحری میآشفت |
تیر عاشق کش ندانم بر دل حافظ که زد
این دقر دانم که از شعر ترش خون می چکید |
دور از رخ تو دم به دم از گوشه چشمم
سیلاب سرشک آمد و طوفان بلا رفت |
تو خود ای گوهر یکدانه کجایی آخر
کز غمت دیده مردم همه دریا باشد |
در سینه دلش ز نازکی بتوان دید
مانندهٔ سنگ خاره در آب زلال |
لب و دندانت را حقوق نمک
هست بر جان و سینههای کباب |
با شاهد شوخ شنگ و با بربط و نی
کنجی و فراغتی و یک شیشهٔ می |
اکنون ساعت 10:27 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)