پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره سنتی (http://p30city.net/showthread.php?t=807)

آیلین 05-17-2010 01:28 PM

در لابلای دامن شبرنگ زندگی
رفتم ، که در سیاهی یک گور بی نشان
فارغ شوم زکشمکش و جنگ زندگی

MAHDI 05-17-2010 01:35 PM

یک غمزه دیدار به از دامن دینار
دیدار چو باشد غم دینار کی دارد


آیلین 05-17-2010 01:43 PM

در هر سحری با تو همی گویم راز

بر درگه تو همی کنم عرض نیاز

MAHDI 05-17-2010 01:49 PM

زهی هستی که تو داری زهی مستی که من دارم
تو را هستی همی زیبد مرا مستی همی زیبد


natanaeil 05-17-2010 03:04 PM

دوش با یاد حریفان به خرابات شدم
خم می دیدم خون دردل پا در گل بود

SHeRvin 05-17-2010 03:41 PM

دل من دار که در زلفِ شکن در شکنت

یادگـاریست ز سرحـلقۀ شوریده سران

MAHDI 05-17-2010 05:03 PM

نه هر کلکی شکر دارد نه هر زیری زبر دارد
نه هر چشمی نظر دارد نه هر بحری گهر دارد

Omid7 05-17-2010 05:23 PM

در حسن رخ خوبان پیدا همه او دیدم
در چشم نکورویان زیبا همه او دیدم
در دیدهٔ هر عاشق او بود همه لایق
وندر نظر وامق عذرا همه او دیدم

MAHDI 05-17-2010 05:51 PM

من همگی چو شیشه ام شیشه گریست پیشه ام
آه که شیشه دلم از حجری چه می شود


Omid7 05-17-2010 05:55 PM

در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم
به وقت صبح قیامت که سر ز خاک برآرم
به گفت و گوی تو خیزم به جست و جوی تو باشم


اکنون ساعت 08:56 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)