|
خون دلبر من میان دلداران نیست
او را چون جهان هلاکت و پایان نیست ش |
شرابی بی خمارم بخش یا رب
که با وی هیچ درد سر نباشد ج |
جانا غم تو ز هرچه گویی بتر است
رنج دل و تاب تن و سوز جگر است از هرچه خورند کم شود جز غم تو تا بیشترش همی خورم بیشتر است الف |
اول از عشق جهانسوزت مدد خواهيم خواست
پس جهاني را ز شوقت پر شرر خواهيم کرد جان اگر بايد، به کويت نقد جان خواهيم يافت سر اگر بايد، به راهت ترک سر خواهيم کرد غ |
غم خود که بود که یاد آریم او را
در دل چه که بر خاک نگاریم او را ن |
نقد صوفی نه همه صافی بیغش باشد
ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد ف |
فردا که به محشر اندر آید زن و مرد
از بیم حساب رویها گردد زرد ///.... |
///...یعنی چی؟؟
با اجازه.. نردبان این جهان ما و منیست عاقبت این نردبان بشکستنیست لاجرم هر کس که بالا تر نسشت استخوانش سخت تر خواهد شکست م |
یعنی با هر حرفی که خواستی.
ما پرتو عکس نور مشکات توییم پروانهٔ شمع صفت و ذات توییم /// ب |
چقدر دلم براي مشاعره تنگ شده.... _:2: |
| اکنون ساعت 11:17 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)