امشب من و تو هردو، مستیم، ز می اما تو مست می حسنی، من، مست می سودا از صحبت من با تو، برخاست بسی فتنه دیوانه چو بنشیند، با مست بود غوغا |
چراغ روی تو را شمع گفت پروانه
مر از حال تو با حال خویش پروانه خرد که قید مجانین عشق می فرمود به بوی سنبل زلف تو گشت دیوانه |
اگر روزی، نگارم را سوی بستان، گذار افتاد همانا بر گل رویش، چو من، عاشق، هزار افتد بخندد غنچه بر لاله، چو لعلش، در کلام آید بپیچد بر سمن سنبل، چو زلفش، بر عذار افتد |
به هر سو بلبل عاشق در افعان
تنعم در میان باد صبا کرد |
باد صبا به باغ به بوی تو میرود در گلستان حکایت روی تو میرود |
همای اوج سعادت به دام ما افتد
اگر تو را گذری بر مقام ما افتد |
حباب وار براندازم از نشاط کلاه اگر ز روی تو عکسی به جام ما افتد شبی که ماه مراد از افق شود طالع بود که پرتو نوری به بام ما افتد |
چراغ عشق به گلخن شود دلیل مرا
شبی به گلخن خود می برد خلیل مرا |
ای مه برج منزلت چشم و چراغ عالمی بادهٔ صاف دایمت در قدح و پیاله باد چون به هوای مدحتت زهره شود ترانهساز حاسدت از سماع آن محروم آه و ناله باد |
ماهم که رخش روشنی خور بگرفت
گرد خط او چشمهٔ کوثر بگرفت |
اکنون ساعت 01:26 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)